۱۵ پاسخ

والا من از ماه ۶ام معده درد امونمو برید خیلی مراعات میکردم مثلا ۸شب به بعد هیچی نمیخوردم بخاطر قرص اهن و بعدش شبا و روزا همش سوزش معده داشتم ... وروجکم نصف شب از خواب بیدارم میکرد... بعدشم از ماه ششم کشاله رانم درد میکرد شدید شبیه پنگوئن راه میرفتم🤣🤣🤣و ایینکه دو ماه اخر تو دسشویی جام پهن بود مخصوصا شبا...
خنده دار ترین قسمتشم این بود که شوهرم ادای راه رفتنمو درمیاورد میخندیدم یا میگفتم بدو بیا لگد ززد بعد همینو تکرار میکرد کلی میخندیدیم

من خاطره زیاد دارم تو دوتا بارداری هامم از بوی شوهرم بدم میومد نه اینکه شوهرم بو بده همیشه منظم و اتو کشیده و ادکلن زده ست ولی نمیدونم چرا هرموقع باردار شدم تا ۴ماه اول ازش فراری بودم اینم بگم بعضی وقتا ماسکم میزدم😷 ولی بعد ۴ماه بوش اوکی بود🤪

وای فقد دسشویی رفتننننن کم مونده بود رخت خواب بندازم کنار دسشویی بخوابم

من همین تهوع زیاد وتکرر ادرار دهنمو سرویس کرد لامصب بره دیگه برنگرده

من تا روز آخر میگفتم نکنه بچم انگشت نداشته باشه سونو آخر از دکتر پرسیدم گفت بچه اینقدر بزرگه نمیتونم نشونت بدم ولی مطمین باش داره بازم خیالم راحت نشد همش گریه میکردم می‌پرسیدم نقصی چیزی داشته باشه الان همش انگشت های پسرم می‌بوسم 😥😂

حالت تهوع شدید و اینکه موقع راه رفتن خیلی اذیت بودم

درد استخون واژن 🫥 هنوزم تا حدودی همرام هست

بیشتر تهوع وبالا اوردن از۶هفته تا ۱۸هفته هیچی نمیتونسم بخورم هیجا نمیتونستم برم کوچکترین بویی حالمو بد میکرد بعد تکرر ادار بخصوص ماه اخر و درد لگن

عزیزم من ازسه ماهگی تا5 ماهگی صبح. اخرشب حالم بدمیشد. بیماری لوپوس داشتم. دکتربه خاطراینکه خون لخته نشه ت بدنم. آمپول هپارین. دورنافم هروزتا9ماه میزدم. ماه اخرکه خواب نداشتم. لگن درد. کمردرد. 😔😔😔😔😔

لعنتی چقد دوران سختی بو 5ماە اولش فقت استفراغ داشتم ماە هی اخرم لگن درد نمتونستم بشینم فقت دراز میکشیدم دردهای زایمان بماند😭😭😭😭

یبوست پدرمو دراورد، لکه بینی درحد پریود تا روز زایمان و لگن درد از 32هفته به بعد🥲

وای که چه ویاری داشتم فقط همینش یادم مونده🥶🤮🤮🤮حتی آب هم نمیتونستم بخورم .

سلام شب شماهم بخیر، من لحظه آخر که دردم گرفته بود از شکمم انقباض داشتم فکر میگردم بچه م طوریش شده بندنافی چیزی گیر کرده دور گردنش، خلاصه باهزارتا نذر ونیاز که بچه م طوریش نشده باشه رفتیم بیمارستان گفتن۳سانت دهانه رحمت باز شده برو بستری شو و من باکلی ذوق رفتم بلوک زایمان و دختر قشنگم به دنیا اومد

من تا ۵ ماهگی هر موقع میرفتم دسشویی همش لباس زیرمو نگاه میکردم نکنه لک ببینم😐
میرفتم بیرون می‌آمدم خونم بوی بد میاد یک شب که بو نمی‌داد میگفتم حتما خدایی نکرده بچم کاری شده 😂
وای حرف زدن از حاملگی حالم بد میشه

ولی من بارداریم خیلی خوب بود فقط یه دو سه باری بالا اوردم و اوایل از بوی آب حالم به هم میخورد
مغزیجات خام نمیتونستم بخورم از میوه خشک حالم به هم میخورد مخصوصا موز هنوزم نسبت به میوه خشک حسم برنگشت
در کل بارداری خوبی بود
ولی الان اقا پسرم سر شیر خوردنو غذا خوردن داره جبران میکنه

سوال های مرتبط