سلام واقعا قبلا چجوری انقدر بچه میاوردن چقدر سخته دیگه نه پا برام مونده نه هیچی
سردرد هم گرفتم رفلاکسش بدتر شده هر چی میخوره بالا میاره همشم از دیشب بی تابی میکنه واقعا مادر شدن سخته

🥲🥲🥲🥲دهن منم داره سرویس میشه خوابش میاد می‌خوام بخوابونم دو ساعت طول می‌کشه هی گریه می پستونک میندازع ..الکی لج...شیر نمیخوره دارع منو میارع ... ی دارو مبخام بدم انقد اذیت می‌کنه از ۱2ونیم شب تا الان بازور دو پیمانه خورد فقط ... واکسن زدم اذیت می‌کنه خسته میشه آدم مک آدم چقد توانایی دارهه..هیییییی همش بخاطر شیر نخوردنش حرص میخورم اسید معدم میزنه بالا😔😔😔😔خونه مادر شوهرم میرم رو پا نمی‌خوابه تو بغل نمی‌خوابه با زور زحمت میخوابونم میزارم پایین بیداره... الکی گریه می‌کنه اونا رو میبینه انقد گریه می‌کنه نفسش میره

راستی شیر رو کم کم توی وعده های زیاد بده اینجوری دیگه بالا نمیاره آروغ حتما بگیر موقع شیر دهی سرش بالا باشه خیلی بالا تر از تنش

قبلا اینقدر دم دهن بچه نمینشستن مادر بزرگ من گهواره رو میبرده توی باغ هم کشاورزی میکرده هم بچه داری یروز میبینه یه مار روی بابامه بابام هم داشته باهاش بازی میکرده اینقدر صبر میکنه تا ماره بره 🤣🤣🤣اینجوری بوده قدیما اینقدر حرص نمیخوردن که