۵ پاسخ

شک نکن خیلی بهتر از اولی میتونی بهش برسی
شیر خشک حتما بعش بده
بچه هایی که زیاد علاقه به مکیدن دارن معمولا رفلاکس دارن میتونی از پستونک استفاده کنی
سخت نگیر برای شیر خودت هر دوتاش بهش بده
من اینکار کردم تا وقتی هر دوش بخواد میدن وقتی سینه قبول نکنه شیر خشک میدم اصلا حوصله ندارم مثل بچه اول همش‌تعصب شیر مادر داشته باشم

پسر منم همین بود
سیزده ماهگی از شیر گرفتمش چون دیگه دیوونه شده بودم
کوچیکه رو شیرخشک دادم گفتم من به هیچ عنوان نمبتونم شیر بدم
منم باردار بودم همین فکرا رو میکردم
خداروشکر پسر کوچیکم دردسری نداره ولی بزرگه پدرمو در اورده

شیر خشک بده
آخه اون شیر که تو عصبی بودی دادی که بدتر از شیرخشک بوده
شبها شیر خشک بده راحت می‌خوابه
من که خداروشکر سر درد نداشتم سالم بودم داشتم میمردم میفهممت بچم از شب تا صبح سینه دهنش بود
خیلی عذاب آور بود ۲ سال من یک شب راحت نخوابیدم

بچه های اول طبیعیه اینطوری باشن و ما هم حساس بودیم چون دوره ی کرونا بودن آدم نمی‌دیدن اصلا
ولی الان رفتو آمد هست دوتا آدم میبینه بچه
واقعا سخت نگیرید مثلا بچه های شیر خشکی بزرگ نمیشن
بخدا پسرم شیر خودمو خورد استرسیه عصبی میشه عینه خودمه کلا دخترم شیر خشکیه
بخدا خیلی همه چیزش از پسرم بهتره اذیتاشو داره ها نمیگم نداره ولی بهتره همین که بهم نمیچسبه خوبه پستونکم که میخوره راحتم
اصلا سخت نگیرید آخرش بزرگ میشن میرن سر خونه زندگیشون 😘

من پسرم بچه اول هست که خیلی زیاد سختی کشیدم تا بزرگش کردم رفلاکس شدیدی هم داشت
اما خداروشکر دخترم به شدت آرام بود تا ۴۰ روز فقط شیر میخورد ومیخوابید اصلا بیدار نمی موند بعد از اونم فقط با خنده بیدار بود
برعکس پسرم که به جز خودم پیش کسی نمیرفت دخترم پیش همه میرفت وپیش بقیه هم خواب میره اما پسرم جز خودم هیچوقت پیش کسی نخوابید

سوال های مرتبط

مامان 🫶HAKAN🫶 مامان 🫶HAKAN🫶 ۴ سالگی
سلام دوستان، پسر من از همون کوچیکی توی بازی های گروهی شرکت نمیکرد مثلا اگه با خانواده شوهرم جایی بودیم تا وقتی یکی از دختر عمو یا پسرعموهاش بود باهاش بازی میکرد ولی وقتی همشون بودن که تعدادشون زیاد میشد دیگه نمیرفت بازی کنه و میومد تو جمع بزرگترا، اینم بگم که تو جمع بزرگترا خیلی راحته و راحت حرفشو میزنه اصلا خجالتی و کم رو نیست ولی تو جمع بچه ها نمیره، چن بار جشن بردمش وقتی مجری میگفت بچه ها بیان بالا و واسشون شعر میخوند بالا پایین میپریدن یا مسابقه میذاشت هرچی بهش میگفتم تو هم برو پیش بچه ها نمیرفت، از عقب نگاشون میکرد، بردمش کلاس ژیمناستیک مربیش گفت یه حرکتی که میگم بچه ها انجام بدن انجام نمیده و میگه نمیخام انجام بدم در صورتی که خیلی باهوشه، خلاصه امروزم مربی مهدشون بهم گفت هاکان تو بازی های گروهی شرکت نمیکنه، نمیدونم چیکار کنم که این مشکلش حل بشه، اعتماد به نفسش خوبه، خیلی راحت باهمه حرف میزنه و از این بچه هایه که از اول حرفای بزرگتر از دهنش میزد و تو فامیل معروفه از سر و زبون و بچه ایه که همه چیزو باید امتحان کنه و اگه بگم اینکارو نکن تا به هدفش نرسه بیخیال نمیشه چون بسیااار کنجکاوه ولی نمیدونم چرا توی جمع بچه ها انگار اعتماد به نفس نداره، حالا مربیش گفت یه هدیه واسش بخرید تا تشویقش کنم بگم بیاد بازی کنه و بهش بدم شاید کم کم بیاد توی بازی های گروهی شرکت کنه، دیگه نمیدونم چقد تاثیر داشته باشه، شما پیشنهادی دارین؟
مامان مهرساوامیرعلی👫 مامان مهرساوامیرعلی👫 ۴ سالگی