۶ پاسخ

گریه میکنه ولی یاد میگیره
من پسرم عادت داشت سرپا وایستم بچرخونمش تا بخوابه
کم کم گذاشتم روی زمین
گریه میکرد اولاش رو ولی بوسش میکردم و اینا و قربون صدقه ولی بغلش نمیکردم
خیلی گریه میکرد بغل میکردم دوباره آروم میشد میذاشتم زمین و الان خودش روی زمین میخوابه ولی باید کنارش دراز بکشم که اینم ان شاءالله دیگه میخوام انجام ندم و کم کم جداتر شه
برای اینکه روی پا نخوابه اول بذارش وسط پات یعنی بین دو پات
بعد کم کم پاتم بردار
گریه داره ولی باید این اتفاق بیفته
فامیل داریم دخترش ۴سالشه هنوز رو پاهاش باید بخوابه

منم پسرم ظهرا رو پا میخوابه و شبا خودش میخوابه.اما ظهرا دیگه خیلی طول میکشه بخوابه.فکر کنم میخواد خواب ظهرش رو قطع کنه متاسفانه.

بزار حسابی که خسته شد رو پات زود خوابش میبره، پسر منم دقیقا همینه، شبها خودش میخوابه ظهرها رو پا ولی 5دقیقه ای بیهوش میشه

اخی طفلی بچه
خب بزا موقه ای ک دیگ خابش میاد همون لخظه بزار رو‌ پات۵دقه ای بخابه

وحشت اصلی من برای از شیر گرفتن همینه چون فقط با شیر می خوابه😭

کاری خوبی میکنی چندروز دیکه عادت مبکنه

سوال های مرتبط

مامان جوجه مامان جوجه ۲ سالگی
از شیر گرفتن بچه 🙂

پارت۱:

سلام به همه ی مامانا و خداقوت از بچه داری ،میخوام تجربه ی خودم از شیر گرفتن بچه رو باشماها هم در میون بزارم شاید مادری مثل من استرس از شیر گرفتن داشته باشه و یا اینکه ندونه از کجا و چجوری شروع کنه ، میخوام کامل از اولش براتون بگم🙂♥️

( بچه ی
من به سینه م به شدت وابسته بود طوری که هر نیم ساعت یه بار باید بهش شیر میدادم😕😏)
از یکماه بیشتره که تصمیم گرفتم بچه مو از شیر بگیرم روز اول تایم ظهر صبح تا ظهر رو یه وعده رو کم کردم ، روز دوم یه وعده ی دیگه رو تا یه هفته این روند کم کردن رو ادامه دادم پایان هفته که شد دیگه کامل تایم بعداز صبحانه تا ناهار بهش ندادم
هفته ی دیگه به همین روند تایم ناهار تا شام رو کم و سپس قطع کردم
این روند رو تا دو هفته ی دیگه ادامه دادم
یعنی تایم صبحانه( بعداز خواب)
ناهار قبل و بعداز خواب
شام (قبل از خواب)
اینجوری شده بود که بچه م فقط موقع خواب شیر میخواست و بدون شیر نمیتونست بخوابه!!!!
که
۴روز پیش تصمیم گرفتم اونم ترک بدم ، روز اول تایم صبح رو بهش دادم ولی ظهر نه( منظورم برای خواب ظهره) یه عالمه بی تابی کرد و خیلی خوابش میومد ولی بهش ندادم و ظهر نخوابید و خیلی گریه و بی تابی میکرد منم بردمش مغازه و براش خوراکی خریدم توی خیابون میچرخوندم ولی بچه م طفلک خسته ی خسته بود وخوابش میمومد😔🥺 ولی من مقاومت کردم
این روند تا شب ادامه دادم، شام خورد و الان موقع خوابش بود ولی نمیتونست بدون ممه بخوابه ساعت نزدیک ۱۲شب شده بود ولی از صبح نخوابیده بود و بلند بلند گریه و بی تابی میکرد منم براش با گوشی کارتونی که دوست داره گذاشتم هم نگاه میکرد و هم بی تاب بود و باز مقاومت کردم تا اینکه در حین کارتون دیدن خوابش برد🥺