میگم ک چرا علی وقتی طبقه پایینه خونه پدرشوهرمه خوشحالتره و اونجا و بیشتر از پیش من دوست داره اونا هم مجبورش نمیکنن ک بره پیششون خودش جیغ و داد و گریه می‌کنه ک منو ببر مدتیع صبح بیدار میشه همش گریه می‌کنه ک منو ببر
ینی منو دوست نداره؟امروز اصن ندیدمش زیاد

اونجا شلوغتره خوششون میاد
والا دختر منم برا خانواده شوهرم و خانوادع خودم پشت گوشی زجه میزنه
میریم اونجا ۴،۵ساعت بزور یادش میفته من مامانشم و اصلا شیرم نمیخاد
حالا باز خداروشکز کن اونجا وایمیسه
اگ نمیموند خودت ک داغون میشدی

عزیزم پسر منم خیلی دوستشون داره طبیعیه دیگه اخه ما رو هر روز میبینن اما اونا رو باز از ماها کمتر میبینن اونا بهشون هیچی نمیگن ازادن از هفت دولت😂
وای منم مثل تو اوایل اونقدر لجم میگرفت و گریه میکردم که چرا اینجوریه و منو دوست نداره و اینا، بعد فهمیدم نه بابا اتفاقا بهتر و لازمه رشدشه ارتباط با دیگران بدون وابستگی به مادر و پدر، پس بیخیال شدم😘

اونا وقت شون آزادتره مدام باهاش بازی میکنن، دوست داره اونجا باشه
بعدم پسرت از بودن تو مطمئنه، میدونه که تو هميشه هستی و دوستش داری بخاطر همین دوست داره بره با بقيه آدما هم باشه
توم از فرصت استفاده کن وقتی نیس یکاری بکن واس خودت، یجایی برو

دختر منم اونجا خوشحالتره
چون اونجا تعدادشون بیشترع و براش کمتر تکراریه

من تو خونه پدرم زندگی میکنم دختر منم دوس داره تو خونه اونا باشه همش من میام ببرمش صورتمو چنگ میزنه گریه میکنه مامانمو سفت بغل میکنه پیش من نمیاد

دختر من تا منو میبینه میگه بروبرو😂😂چنگمم میزنه عادیه

به خدا دارم گریه میکنم