۳۱ پاسخ

یعنی دریا یه جور شبیه شوهرته انگار شوهرتو موهاشو موشی بستن عکس گرفتن 😁😁😁😁

جواب سوالت نمیدونم فقط خواستم بگم ماشالله به این دخترا چه نازن خدایا😍😍😍

ای جونم گل دخترا رو ببین 😍😍😍
جواب سوالات هم احتمالا به باباش رفته و دیده دیگه 😅😆🤭😅

دیگه ژن از این قوی تر میخواستی
من همیشه میگم باید اول شوهرم درست میشد بعد بچه میومد 😅

ای خدا چه دخملهایی ❤❤😘😘😘

ماشالا بهشون گلم میتونم فرشاتو ببینم

وای دختر منم همینه عاشق آشغال
همش باهاشون کاردستی درست میکنه

بخورمشون 🤤🤤🤤🤤🤤

ای جانم ماشالله بهشون

نیلا هم عاشق پوست خوراکیاشو...‌ این جو راشغالاس

ای جان دختر ھای ناز🥰
دختر منم ھمسن دختر شماست کارتون دمپایی پارہ چیزای دور ریختنی بر میدارہ میگہ میخوام کار دستی درست کنم😂 حالا نمیدونم درست میشن یا نہ😂😂

ماشاالله

وااای دخترمنم علاقه داره البته پوست خوراکی نه ولی مثلا چوب بادکنکش یا چوب بستنی تامن زبان دربیام بندازم دور
کارتن کفش و...میگم یه بارنقاشی بکش بندازیم دور
واقعا علتش چیه؟
منم شوهرم سختش میاد چیزی بندازه دور برعکس خودم که اگرروببینم همه چیز میذارم سطل آشغال🤦

ای جان ماشاالله بهش
احتمالا یه باباش رفته 🤣 پسر من اسباب بازیای خیلی قدیمی وشکسته شو نمیذاره دور بریزم ولی پوست شکلات واینجور چیزا نه

اونارو کار ندارم ولی خونت مشخصه چقدر تمیز و مرتبه😂😂😂

ماشاءالله خدا حفظشون کنه
لباساشون اماده خریدید؟
پیج دارن؟

احتمالا این اخلاق بمونه روش🌝
یکی از دوستانه ما یه دختر 13 ساله داره که دقیقاا همینطوره
مامانش میگه از بچگی همین طور بوده
اتاقش پررر از آشغاله😅

ای جانم چه دخترهایی قشنگی🩷🩷🩷

ماشالله لاحول ولاقوه الا بالله العلی العظیم
خداحفظشون کن عزیزم

چه دخملای خوش تیپی 😘
آره پسر منم علاقه داره مارک لباس یا چیزای دیگرو جمع میکنه😁

سلام مامان صدف و دریا جون اومدی به گهواره یه مدت نبودی عزیزم دوست قدی می ام

نگران نباش عزیزم اقتضای سنش هست من خودم بچه بودم یادمه همیشه توی جیبام پرآت وآشغال بود، یه کمدم داشتم ارزشمندهارواونجاقایم میکردم😅دخترم4سال 4سال و5ماهشه بعضی وقتاجمع میکنه یادخودم می افتم، اکثرابعددوروزیادش میره میندازمشون دور

ماشالله عزیزم کوچولوها ناز 😍اییی نگو اینهمه اسباب بازی خوب میخرین اخرشم با این چیزا بازی میکنن 😂اونروز رفته بودم بازار میوه بخرم حواسم نبود آقاعه گفت خانم دخترت پرچسب میوه ها رو کند 😂😂😂میزد ب پیشونیش دستش مد شده انگاری😎

وایی چه دخترایی ماشاالله 😍😍😍

پسرم چوب بستنی و جای اسمارتیز پاستیل و کارتن اسباب بازی رو نگه میداره اسباب بازیایی که شکسته و خراب شدن نمیذاره دور بندازم ،،که البته به باباش رفته باباشم به خانوادش رفته کلا همگیشون کلکسیون وسایل دورریختنی و خراب رو دارن از فنجون و بشقاب شکسته بگیر تا پتوی سوخته و چترشکسته و لباسای به درد نخور کفش پاره وااااااای الان یادم اومد این ویژگی مزخرفشون رو😐

عزیزای دلم ماشاالله بهشون

پس چرا ب چشم من دخترا جدیدا شبیه خودت شدن😂😂همه نظرشون بامن متضاده
اره عزیزم ب باباش رفته شوهرمنم دقیقا ماهور کارای اونو میکنه پیام میدم همیشه میگم دخترت عین خودت ناظم شده داره همه چیو جمع میکنه میزاره سرجاش 🤕🤣
فکرکن همیشه میوه میشورم ماهور میزاره تو جامیوه ای . اونروز از یخچال بادمجون اوردم گزاشتم لبه ظرفشویی .میخلستم میرزا درست کنم گوشیم زنگ خورد تا برم برگردم دیدم ماهور بادمجونارو دوباره گزاشته تو یخچال . دقیقا شوهرمم همینجوریه یکاری ک دارم میاد دست میبره توش 🤣🤣🤣

وایییی دقیقا انگار پسر منه، یه اشغالی رو هم به زور بخوام بندازم دور میره گوشیمو میاره میگه بذار یه عکس یادگاری ازش بندازم بعد یعنی هم خونمون پر از آشغاله هم گوشیم، چند روز پیش شیشه لیمونادش شکست توش آب میخورد همون جا درجا پرید گفت بابا جمع نکن یه عکسی ازش بندازم بعد 😄🥴😫

ماشالا بهشون دخترای خوشگل 😍😍😍 من خودم بچه بودم عاشق جمع کردن پوست خوراکیا بودم😆دلیلشم نمیدونم. اما پسرم الان خیلی خرابکاره هرچی براش بخرم دو سوته نابودش میکنه فرقم نمیکنه ارزون باشه یا گرون🤦

اره بابا. اسباب بازی میخره جعبه و پلاستیکشو بیشتر دوس داره تا اسباب بازی😁
ولی خب یه چندروز بازی میکنه بعدش میندازم دور.

خخخ منم بچه بودم اینجوری بودم بعد توی کیف دستیم پر جلد شکلاتایی بود که دوست داشتم یبار تو بازار کیفم گم شد بعد کلی با مامانم لاین های بازارو دنبال کیفم گشتیم بلاخره دست یه اقایی دیدمش اقاهه پیداش کرده بود و همونجا ایشتاده بود تا صاحبش پیداشه ازم پرسید چی داخلش دارم خیلی خجالت کشیدم اونروز که بگم جلد شکلات و اینا البته چندتا مدادم بود فقط گفتم مداد گفت درسته و بهم داد ولی ازون روز که خیلی خجالت کشیدم کلا برعکس شدم و اصلا اشغالی جمع نمیکردم دیگه البته کسیم تو خانوادم اینجوری نبود

سوال های مرتبط

مامان 🫶HAKAN🫶 مامان 🫶HAKAN🫶 ۴ سالگی
سلام دوستان، پسر من از همون کوچیکی توی بازی های گروهی شرکت نمیکرد مثلا اگه با خانواده شوهرم جایی بودیم تا وقتی یکی از دختر عمو یا پسرعموهاش بود باهاش بازی میکرد ولی وقتی همشون بودن که تعدادشون زیاد میشد دیگه نمیرفت بازی کنه و میومد تو جمع بزرگترا، اینم بگم که تو جمع بزرگترا خیلی راحته و راحت حرفشو میزنه اصلا خجالتی و کم رو نیست ولی تو جمع بچه ها نمیره، چن بار جشن بردمش وقتی مجری میگفت بچه ها بیان بالا و واسشون شعر میخوند بالا پایین میپریدن یا مسابقه میذاشت هرچی بهش میگفتم تو هم برو پیش بچه ها نمیرفت، از عقب نگاشون میکرد، بردمش کلاس ژیمناستیک مربیش گفت یه حرکتی که میگم بچه ها انجام بدن انجام نمیده و میگه نمیخام انجام بدم در صورتی که خیلی باهوشه، خلاصه امروزم مربی مهدشون بهم گفت هاکان تو بازی های گروهی شرکت نمیکنه، نمیدونم چیکار کنم که این مشکلش حل بشه، اعتماد به نفسش خوبه، خیلی راحت باهمه حرف میزنه و از این بچه هایه که از اول حرفای بزرگتر از دهنش میزد و تو فامیل معروفه از سر و زبون و بچه ایه که همه چیزو باید امتحان کنه و اگه بگم اینکارو نکن تا به هدفش نرسه بیخیال نمیشه چون بسیااار کنجکاوه ولی نمیدونم چرا توی جمع بچه ها انگار اعتماد به نفس نداره، حالا مربیش گفت یه هدیه واسش بخرید تا تشویقش کنم بگم بیاد بازی کنه و بهش بدم شاید کم کم بیاد توی بازی های گروهی شرکت کنه، دیگه نمیدونم چقد تاثیر داشته باشه، شما پیشنهادی دارین؟
مامان آرتمیس مامان آرتمیس ۴ سالگی