۸ پاسخ

داره بازی میکنه خب
متاسفانه مردم فضولی داریم

وای من حرصصصصص🥴

خوشش اومده از این کار😂😂😂😂

ووی چه با حال 😁
واقعا دراز میکشه😂

وای احتمالا دوس دارع آسمون نگا کنه😂😍 سرده وگرنه طوری نمیشد ک 🥲

🤣🤣🤣🤣🤣🤣تصور کردم خندم گرفت حرفی ندارم

وای خدا من اگه ببینم بچتونو میشینم پیشش ازش عکس میگیرم
ولی خب خیلی بایدباهاش حرف بزنی و توضیح بدی ک اونجا کثیفه و جای دراز کشیدن نیست

تو مغازه هم اصلا واینمیسته همش میدوعه بیرون و دراز میکشه

سوال های مرتبط

مامان مسافرکچولوبهشت مامان مسافرکچولوبهشت ۲ سالگی
پارسال دقیقا ساعت ۶،۳۵ دقیقه صبح بود که پاشدم داروشو بهت بدم نگاه کردم دیدم مثل فرشته ها خوابه😭😭😭😭😭
گفتم بزار اول بیدارش کنم می‌ترسه بچه ام گناه داره
دستمو آروم کشیدم رو صورتش گفتم محمدم محمد جانم دیدم بیدار نمیشه😭😭😭😭
هول شوم بغلش کردم تکونش دادم محمدطاها محمد مامان 😭😭😭😭😭😭😭
فقط جیغ میکشیدم که به دادم برسین بچمو بغل کردم و پای پیاده میدویدم 😭😭😭😭😭😭😭
تو بیمارستان دختر چشمای محمدم نگاه کردم معاینه بعدم منو بیرون کردن😭😭😭😭😭😭
من صدای سی پی آر رو می‌شنیدم الهی بمیرم مامان مگه قفسه سینه تو تحمل این دستگاه رو داست اخه😭😭😭😭😭
مات و مبهوت دورو برم نگاه میکردم میگفتم چیزی نیست الان میگه بیا تو بهش شیر بده گشنشه بیا تو داروشو بده نهایت خبر مرگت میگه بیا برو بستری کن 😭😭😭😭
در اتاق باز شد خانومه وایساد جلو در یه نگاه به من کرد از نگاهش میشد فهمید چیشده😭😭😭😭😭😭
گفتم خداکنه اون چیزی که تو چشاته رو نخوای بهم بگی سرشو انداخت پایین و دنیا رو سرم خراب شد😭😭😭😭😭😭😭😭
اهل جیغ زدن نیستم کفر گفتن نیستم ناشکری کردن نیستم زنه رو زدم کنار رفتم دیدم وسط اون تخت به اون بزرگی یه فرشته کوچولو عین یه تیکه ماه خوابیده😭😭😭😭😭😭😭😭
لبامو گذاشتم رو صورتش یخ یخ بود مث دیونه ها پتو رو کشیدم رو بچه ام گفتم سرده هوا یخ کرده 😭😭😭😭😭😭😭😭
کفشامو در آوردم پایین تخت رفتم سجده گفتم خدایا نمیدونم تاوان کدوم گناهم بود اما صاحب اصلیش تو بودی من چکارم😭😭😭😭😭
فقط کمکم کن کمکم کن زبونم به ناشکری و کفر باز نشه😭😭😭😭😭
همه فکر میکردن من قراره بیمارستان بزارم رو سرم ولی من فقط میخواستم بغلش کنم همین 😭😭😭😭😭😭😭