خانوما میگن با جنین حرف بزن. داستان و شعر. شما چی میگین؟ من حرفم نمیاد🤣

والا من از الان آنقدر حرف میزنم باهاش
قربون صدقه برو
غذا میخوری بگو مامانی ببین اینو میخورم تو جون بگیری
اینو میخورم خوشگل بشی آهنگ بزار به عشق خودش بلند همخونی کن والا من آنقدر این کارا رو میکنم میترسم به جای بستری واسه زایمان ببرن منو دیوونه خونه 🤣🤣😂😂😂

نه والا منم حرفم نمیاد .من با آدمای اطرافم هم به زور حرفممیاد چه برسه به این وروجک

من حرف میزنم
لالایی میخونم
قربون صدقش میرم
دعا می‌خونم دست میذارم رو شکمم
آهنگ گوش میدم 😁😍😂😂

من فقط قربون صدقش میرم دیگه حرفم نمیاد 😁

هر کاری میکنی براش تعریف کن از هوا بگو از باباش بگو یا اگه چیزی خوردی بهش بگو . صبح بهش صبح بخیر بگو شب براش لالایی بخون خیلی لذت بخشه

والا من انقد درونگرا و کم‌حرفم همش در سکوت میگذره روزهای من و نی‌نی. گاهی موقع کارهام الکی حرف می‌زنم (مثلاً میگم خب پاشم غذا بذارم و جارو کنم و اینا) که بچه صدامو یادش نره بعداً غریبی کنه😂😂😂

من تا قبل از اینکه حرکتاشو حس کنم،نمیتونستم باهاش حرف بزنم. اما از وقتی حرکتاشو حس کردم با حرکتاش قربون صدقش میرم. شبا واسش لالایی میخونم. از برنامه هایی که واسش داریم،میگم.
انشالله خدا حافظ همه ی فسقلیامون باشه🙏🏻

کی میگه اینارو
حرف بزن اما داستان دیگ واقعا من خندم میگیره
من گهگاهی دستومیکشم شکمم همین

دقیقا منم اع میگم چی بگم خوب
فقط وقتی خیلی تکون میخوره میگم مامانی اینقد تکون نخور منم تو دلم نه به زبون بیارم😂🤦🏼‍♀️

هیچ💜🤣🤣🤣