اینقد ک دخترم سرغذا خوردن اذیتم کرد و همش داستان داشتم باهاش نه قدش خوبه نه وزنش خوبه اشتهاش داغونه همش برنج سفید و سیب زمینی بخوره
انواع شربت اشتها و ازمایشا بهش دادمو ازش گرفتم که الان ک حاملم ذوق بچه دوممو ندارم و فقط حرص و جوش میخورم ک خدایا خستم ازبس لاغره همش مریضه

بخدا پسر منم همینه دق میکنم تا یه چیز بخوره الان باورت میشه ۱۸ کیلوهه ولی به قول پزشکش ژنتیک لاغره مهم سالم بودنشه

دخترمن تاپارسال اینجوری بود یعنی از۵ماهگی که شروع کردم به غذادادن هیچی نمیخورد همش اوق میزد ازهیچیییییی خوشش نمیومدنه میوه نه خوراکی ن غذا هزززززارارباردکتربردم چکاب داد هیچ مشکلی نداشت دکترمیگفتن هله هوله میدی سیرمیشه میگفتم بقران هیچی نمیخوره ی مشت دارو وشربت میدادن که اصلا بدردنمیخورد ۳سالگی ۱۰کیلوبود انقد هیچی نمیخورد بخدا تا۵سالش شد من پییییییرشدم به معنای واقعی تاپارسال همش اوق میزد بی اشتها بودوحشتناک دوباره بردم دکتر چکاب کااااااامل و سنوشکم و لگن نوشت دادم براش بردم پیش دکترگفت رفلاکس پنهان داره ازاولم داشته اگه دکترا متوجه میشدن همون موقع خوب میشد گفت دوماه دارومیدم اگه خوب شدکه هیچ اگرنه بیارش دوباره دیگه خداروشکر باهمون دوماه خوووووووب خوووووووب شد جوری که خودش میره همه چیز میخوره میگه چی درست کن کلا ازاین رو به اون رو شد الان ماشالله وزنش ۳۰قدشم ۱۳۱ شده