۲۰ پاسخ

ی تشک بزرگ بزار کنارتخت خودتون رو زمین و بخوابونش

ما همه کنارهم رو تخت میخوابیم...
خیلی ام عالی بید...

برا منم طولانیه اما از ترس اینکه پسرم نیاد گوشیم ازم نگیره نمیتونم همه ش بنویسم
در حال حاضر ما سه نفری رو تخت ما میخوابیم،به صورت افقی
پایین پای پسرم تخت کنار مادرش گذاشتم ک نیفته
بالاسرش هم دیواره
منم وسط میخوابم
ختا قبلش سه نفری تو پذیرایی میخوابیدیم

منکه از سه ماهگی جدا کردم
ولی یک سال و 6 هفت ماهگی مجددا پیش هم خوابیدیم
به همین دلایلی که گفتی

منو همسرم اتاق خودمون می‌خوابیم....پسرمو دخترم درحال حاظر اتاقشون مشترکه و معمولاً ماهلین نصف شبی بیدارنمیشع و اگه یه درصدم بشه و من متوجه نشدم که امکان ندارع نشم بازم پسرم بیدارمون میکنه..خونوادگی خوابمون سبکه....یبارم نصف شب میرم دمای بدنشونو چک میکنم خدای نکرده تبشون بالا یا پایین نباشه...

😅بخاطر کمبود جا همون تو پذیرایی می‌خوابیم.چون همش یه دونه اتاق خواب کوچیک داریم حتی جهزیم هم تخت جا نشد ندادن. الان هم با وجود بچه واقعا شده انباری همه چی اونجاس و جایی برای خواب نیست پس مجبوری سه تایی تو سالن. ولی خیلی خوب کردی جاشو جدا کردی منم خونمون بزرگ بود و شرایطشو داشتم حتما این کارو میکردم

من هنوزم تو پذیرایی میخوابیم ۳تایی

ب نام خدا . همسرم ب شدت خرپف میکنه و پسرمم دایم از خواب میپرید و گریه . رو تخت خودمون چون غلت میزد ترسیدم بخوابیم .الان همسرم تو پذیرایی . من و پسر کوچیکه روزمین اتاقمون .پسربزرگه هم تو اتاق خودش . کلا دگرگون شدیم

سه تامون وسط پذیرایی اصلا دلم نمیاد جداش کنم گاهی بیدار میشه تشنش میشه یا هرچی تا کوچیکه از بودنش کنار خودم استفاده میکنم

منم همه این مراحل رو تجربه کردم ولی تنها خوابیدن همسرم و بودن من کنار لنا ۴،۵ ماه طول کشید بعدش دیگه جدا کردم اتاقش رو
نترس عادت کنه از این سن خیلی بهتره
بزرگ‌تر که میشن دوس ندارن جدا بشن

من و دخترم روو زمین میخوابیم همسرم اونطرف آقامون خوابش سبکه زودتر از ماهم‌میخوابه میره تتی اتاق درهم‌میبنده ک صبح راحت بیداره

ما از اول تو اتاق نویان میخوابیم سه تایی رو زمین

من از لحظه ای ک برسام دنیا اومده تا الان همیشه موقع خواب کنار خودم بوده تو پذیرایی میخابیم سه تایی

کار خوبی کردی ... سخته مخصوصا اولش حس میکنی کارت اشتباهه یا بچه عذاب میکشه ولی بهتره نصف شبی بیدار شی ببینه بچه خم شده رو لبه تخت کنار مادرش
منم نه ماهگی ناچارا هلنا رو جدا کردم تا چند هفته اول عذاب وجدان داشتم و بارها اومدم تسلیم بشم
با کوچک‌ترین صدا مثل عقاب بالا سرش بودم ( البته هنوزم 😂 )شبا خوابم نمیبرد پایین تختش میخابیدم اما حالا عادت کرده
به قول یکی از اشناهامون میگفت بچه تا کوچیکه درک درستی از دنیا نداره ، فک میکنه زندگی همینه ماییم که خیلی احساسات برامون تعریف شدن

ما سه تایی تو سالن میخابیم از اول

منم باتخت خدافظی‌کردم تواتاق دیگ روزمین میخابیم😑

من برای پسرم گهواره خریده بودم تا دو سه ماهگی توی اون میخوابید بعد دیگه جا نشد رفتم تخت پارک خریدم تا ۶-۷ ماهگی خوب بود بعدش که یاد گرفت چهار دست و پا بره از لبه های تخت میگرفت بلند میشد ترسیدم یه وقت نصفه شد بیوفته پایین تختشو باز کردم توی پارکش جا انداختم ولی غر میزد تا صبح ۱۰ بار بیدار میشد گریه می‌کرد الان تقریبا ۲-۳ ماه وسط تخت بین منو شوهرم میخوابه،دوس دارم جاشو جدا کنم ولی دلم نمیاد شوهرم میگه تخت چوبیشو بیاریم بغل تخت خودمون که اونم خیلی اتاق تو هم تو هم میشه موندم چیکار کنم

در مورد خودمون میگم پسر من تا وقتی شیر میخورد شبا بگوب زیر سینه بود قشنگ ده بار بیدار میشد بعد اونم مدام بیدار میشه اب میخوره چک میکن اول از باباش کنده نمیشد وسطمون میخوابید رو تخت ما بعد تخت خودشو اوردیم کنار تختمون باز فرقی نکرد العان تخت خودمونو جمع کرد رو زمین میخوابیم ولی پسرم جاشو جدا و تو ی جهت دیگه میندازم خودمونم جدا و حتما شبا دوبار بیدار میشه مارو صدا میکن میگه کجایین من تصمیم دارم کم کم جاشو جدا کنم

ما هم تا ۴ماه اول پیش هم میخوابیدیم بچه ها ه کنار تخت خودمون از بعدش دیگ جا نشدن
اومدیم تو اتاق بچه ها شوهرم دیگ نتونست رو زمین بخوابه چون ک دیسک داره بعد شوهرم رفت تو اتاق خودش من موندم بین اتاق خودمون با اتاق بچه ها هی برو هی بیا اصلا نمیشد الان من کامل پیش بچه هام پایین تختاشون میخوابم ولی چون از شوهرم جدا هستیم اصلا راضی نیستم ولی چاره چیه

منم شرایطم مثل شماست.
من و پسرم تو اتاق پسرم می‌خوابیم
باباش رو تخت خودمون تو اتاق دیگه
چیکار میشه کرد چاره ای نیس

سوال های مرتبط

مامان درفر مامان درفر ۱۷ ماهگی