۱۲ پاسخ

اول ببر یه متخصص خوب دارو بگیر برای کولیکش
بعد روزا ببر پشت پنجره نور آفتاب ببینه
عصر از ساعت ۴ و ۵ باهاش بازی کن سرگرمش کن
ساعت ۸ و ۹ ببرش اتاق نیمه تاریک
یک هفته اینجوری باهاش تمرین کنی خوابش خوب میشه
من پسرم اول شبا گریه میکرد روزا می‌خوابید
الان روزا گریه میکنه شبا می‌خوابه
بزام خداروشکر تنش سالمه

هر کاری خودت دوس داری انجام بده و مطمعن باش درست ترین کاره،من نکردم هر کاری بقیه گفتن انجام دادم الان سخت پشیمونم،اگه هم سینه خودت رو بدی و یکی دو بار شیر خشک بدی یا وقتی خوابه بهش بدی سینت رو ول نمیکه واسه اطمینان با سرنگ بده که دیگه قطعا سینت رو ول نمیکنه،این گریه کردن و ناراحت بودن کاملا طبیعیه منم حالم خیلی بد بود الان بهترم ولی هنوز خوب خوب نشدم

عزیزم حال تو درک میکنم منم دقیقا شرایط شما رو داشتم زود تنها شدم توی شهر خودمم نیستم همه ازم دور هستن منم هر روز گریه میکردم بچه ام تا ۲ ماهگی خیلی بی قرار بود الان بهتره خیییلی سخت میگذره این ۲ ماه برای من چندسال گذشت منم بچه ام زردی ناجوری گرفت مجبور شدیم شیر خشک بدیم دیگه سینه مو نگرفت
اگر خواستی بهش شیر خشک بدی از شیشه شیرهایی شبیه سینه مادر هست بخر
بالاخره بچه باید رشد کنه
منم هنوز حرفای بقیه ناراحتم میکنه ولی تو در مرحله اول باید مادر شاد برای بچه ات باشی ....

سلام عزیزم
اگه نگاه کنی هر کسی یه جور بدبختی داره
من بچم‌ بخاطر اینکه ۲۰ روز زود تر به دنیا اومد رفت ان ای سی یو
دکترای شهرستان سرشون از هیچی در نیومد بچمو تا مرز کشتن بردن
بعد اعزام شد مشهد
یک ماه بچم‌ زیر دست و بال شون کلی آزمایش ازش گرفتن اخر فهمیدن ریش عفونت داره که آمپول زدن بهتر شد
وقتی مرخص شد کولیکش شروع شد
شب ساعت ۱۰ شب شروع می‌کرد به گریه تا ۷ صبح
تا دو ماهگی برنامه همین‌ بود
بخاطر اینکه اذیت میشدم سه ماه خونه مامانم موندم
شوهرم بخاطر بیمارستان پسرم مغازه شو از دست داد ورشکست شد
افسردگی گرفتیم هر دو مون
حتی شوهرم معتاد شد
می‌خواستیم طلاق بگیریم
ولی بخاطر بچم بهش یه مهلت دادم
الان از صفر دوباره داریم شروع میکنیم
هیچوقت هیچوقت ناشکری نکن
امیدت به بالا سری باشه
خداروشکر کن تن بچت سالمه عیب و ایرادی نداره
نهایتا میخای یک سال اذیت بشی بعد دیگه همه چی درست میشه

عزیزم🥺 واقعا درکت میکنم
حرفای اطرافیان بیشتر ادمو اذیت میکنه
من سر بچه اولم بخاطر حرفای بقیه تا مرز افسردگی رفتم
اصلا اصلا اهمیت نده بهشون
ی گوشت درباشه ی گوشت دروازه
کار خودتو بکن
چیزی هم گفتن بگو من و دکترش صلاح بچمو بهتر میدونیم تا شما
دل درد هم بین بچه ها فرق داره
معمولا تا ۴ ماهگی تموم میشه
بعضیاهم خیلی زودتر
گریپ میکسچر خارجی بده

اگه نیازه شیر خشک بده ینی چی ای بر پدر اون شخص لعنت که به مادر عذاب میده ینی اون راهی که تو الان میری من ۸سال پیش رفتم چقدر عذاب کشیدم بدون ذره ای عذاب وجدان شیر خشک بده بزار بچت رشد کنه شیرخشک بچه رو قوی بار میاره مادر بودن فقط به شیر دادن نیس من یکی از بچه هامو شیر خشک دادم یکیش شیر مادر خورده اونی که شیر مادر خورده خیلی ضعیفه

گلم‌ اصلا‌ به‌ حرفاشون‌ اهمیت‌ نده‌ همون‌ موقع‌ که‌ میگن‌. بگو‌ تو‌ از‌ دکتر‌ بیشتر‌ میفهمی‌ که‌ میگی‌ .؟‌ چقدر‌ بدم‌ میاد‌ از‌ دخالت‌های‌ بیجا‌ خب‌ آقا‌ به‌ شما‌ چه‌ مگه‌ پول‌ شیر‌ خشکشو‌ شما‌ میدی‌ که‌ ‌میگی‌ نده‌ بهش‌ .والا

ب حرف بقیه کاری نداشته باش مگه الان کسی به دادت رسیده؟بچتو گشنه نگه داری بخاطر حرف مردم؟؟؟ من از ۱ماهگی ب بچم شیرخشک دادم کامل چون شیرم کم بود روزی یکی دوبار خورد ولی هی کمتر شد منم دیگ کلا شیرخشک دادم بچمم صحیح سالمه وزنشم میگیره اولا ناراحت بودم ولی مگه دست منه؟؟؟ هرچی مایعات بود خوردم خوب نشد ک نشد الان دیگ بیخیال شدم

تا۴ماهگی برطرف میشع
بابچت خوش باش ب کسی اهمیت نده
بزرگترین دلخوشی رو خداتودامنمون گزاشته گوش نده ب کسی

فکر کردی شیرخشک بخوره حستو نمی‌فهمه؟فرقی نمیکنه چه شیرخشک چه شیر خودت حالت بد باشه حال بچه هم بد میشه

تو خونه نمون اصلا شده در حد نیم ساعت لباس بپوشونش برین تو ماشین دور بزنین اهنگ شاد بزار به شوهرت عشق بده ازش عشق‌ بگیر توکل کن به بالا سری

بیخیال حرف مردم بچه ی منم تا دوروز سینمو نگرف چون نوکش خوب در نیومده بود بیرون هی تو قاشق اغوزو میدوشیدم میدادم یکی میومد میگف بسه دیگ شیر خشک بده یا یکی میگف تو شیر نداری ولی بی توجه به حرف مردم درسته کلیم عذاااب کشیذم ولی روز دوم با هزار بدبختی سینمو گرف و خورد
سر کولیک و شکم دردش کلی گریع میکرد هزار تا توصیه میکردن ک از نافشه یا میگفتن گوششه‌طفلی پسرمو گوشش و کر کرده بودن از بس بلند بلند صدا در میاوردن ک گوشش درد میکنه🫤رو نافش وسایل میزاشن🥲تو اون گرما پتو و حوله گرمممم میکردن میذاشتن رو شکمش اخرسزم میگفتن شیرت سیر نمیکنه هااا🫤🫤خلاصه مصیبتا کشیذم دلم میشکست مخصوصا از خونواده شوهرم هرکدوم اوسا بلد شده بودن
پسر من فقط کولیک داشت ک اونم دارو میدادم یا با صدای سشوار اروم میشد ولی وارد دو ماهگی اینا شد یکم اروم شد نسبت ب قبل بهتر شد کولیک عزیزم دوره داره دارو هم عین مسکنه براش تا سع ماه اینا دیگ کلی خوب میشه
بعدشم بچه گریه نکنه ک بچه نیست ما ادم بزرگا تحمل گرما سرما دل درد بدن درد و نداریم دیگ بچه جای خود داره
خوابشم اره میزون میشه نگران نباش الان پسر من یجا میریم خابش بهم میخوره🥲اصلا مکافات دارم باهاش
ولی بقول تو خداروشکر ک تنشون سالمه

سوال های مرتبط

مامان نلین🌈 مامان نلین🌈 ۳ ماهگی
واقعا خداشکر بخاطروجود دخترم ناشکری نمیکنم ولی گاهی خسته میشم ازبعد زایمان وقتتیی ک خیلی تنهاهستم وخستم ازفشار کارای خونه و زندگی وبچه دلم میگیره حس تنهایی بهم دست میده مثل وقتایی ک پریودی اعصابت خورده گاهی نمیدونی دردت چیه فقط میخای گریه کنی وقتی حامله بودم دلم میگرف بخاطر بچه ناراحتی و گریمو پنهان میکردم نمیزاشتم فوران کنه ی دل سیر گریه کنم بچم ناراحت نشه حالا هم ک بچه شیرمیدم میگم شیرم جوش نشه ولی واقعا احتیاج دارم خودم خالی کنم نشستم الان ی دل سیر گریه کردم نمیدونم چمه درست مث وقتایی ک میخام پریود شم اعصابم خورده همونطوره حالم
ازبعد زایمان یوقتایی این حالت بهم یهو دست میده خصوصا وقتابی ک مهمونی میرم برمیگردم یاوقتایی ک ازدست همسرم دلخورمیشم یاوقتایی ک زیادی کارمیکنم وبچه داری فشاربهم میاد حس میکنم ازبارداری تاالان خیلی روحم خستس کسی درک نمیکنه ینی قابل توضیح دادن نیس ک بخاد درک کنه کسی ی حالی که فقط خودت میدونی چته
مامان نور چشمم مامان نور چشمم ۲ ماهگی
سلام مامانا.... تو رو خدا هر کی تجربه ای داره بهم بگه، با اینکه ک دخترم تازه یک ماهش شده ولی خیلی خسته شدم بخدا کم آوردم... وقتی بدنیا اومد تا سه روز شیر نداشتم و انقد گریه میکرد و بشدت دلدرد داشت ک میگرفتیم بغل تا اروم شه.. بعد سه روز ک شیرم اومد بهتر شد.. ولی ی کم ک گذشت دیدم دخترم فقط وقتایی ک خوابه آرومه، ب محض بیدار شدن گریه های شدیدمیکنه تاوقتی ک دوباره خوابش ببره، انقد میگیرمش بغل ک آروم شه ک دیگه بدنم کم آورده، هنوز پنج دقیقه بدون گریه نبوده اونم تو بیداری.... مونده ب دلم پنج دقیقه بزارمش زمین آروم باشه، بغلش میکنم بهتر میشه کمی، ولی بازم گریه هاشو داره،فک کردم بغلی شده ولی اخه تو بغلم گریه میکنه، گرمیچر و بقیه قطره هام بهش میدم، حالا قراره دوباره ببرم دکتر... کسی هست مثه من بچش تو بیداری همش گریه کنه، دیگه خودمم پا ب پاش گریه میکنم.. نمیدونم چشه این بچه.. میگن تا چهل روز بگذره بهتر میشن، اینی ک من دیدم تا چهل سالگیم خوب نمیشه، خیلی خستم از کمر درد و دست و پا درد، با شکم پاره سزارین انقد گرفتمش بغل ک وایسه ک خرد و خمیرم بخدا... میگن بزار تو کریر و گهواره میگم اگه عادت کرد ب اونا چی، بعدش اطمینانم ندارم چون دختر چهار ساله ای دارم ک ممکنه بندازش پایین.. خیلی دلم گرفته از این اوضاع گاهی میخام سر خودمو بکوبم ب دیوار.. موندم دیگه بخدا