مامانا من پسر اولم دنیا اومد تا دو سه ماه سینه هام پر میشد از شیر و جوش میکرد و سنگین میشد داعم باید لباس عوض میکردم ... الان این پسرم دنیا اومد دو دو روز اول سینم یکم سنگین بود ایقد اعصابم خورده میگم چرا اینحور شده خشک نشه شیرم

۱ پاسخ

بزار بخوره و مک بزنه سینه ات رو،درست میشه

مقالات مرتبط

چگونه کودک را از پوشک بگیریم
چگونه کودک را از پوشک بگیریم ؟+ فرآیند سه روزه
آماده کردن فرزند اول برای فرزند دوم در طول بارداری
آماده کردن فرزند اول برای فرزند دوم در طول بارداری
آموزش خواب به کودکان
آموزش خواب به کودکان بدون گریه در سنین مختلف
بیماری آبله‌ی میمونی
بیماری آبله‌ میمونی در ایران و میزان کشندگی آن

سوال های مرتبط

مامان شکوفه های سیب🌸 مامان شکوفه های سیب🌸 ۴ سالگی
امروز ظهر یه پسرم حلیم با گوشت بلدرچین دادم ( شامل بلغور گندم و گوشت بلدرچین و سیبزمینی و ی کم کره و آب قلم)
از ساعت ۴ بعدازظهز شیر نحورد تا الان که ۲ شبه
فقط دو قلوپ توی خواب میخورد که اونهم ی ذره جریان شیر بیشتر میشد هوشیار میشد و سینه رو ول میکرد !
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان ترنم مامان ترنم ۴ سالگی
سلام مامانا..من هرماه دو سه روز زودتر از موعد پرید میشم...مثلا ماه پیش چهارم ماه شد...الان این ماه هم اگ دو سه روز زودتر بشم باید امروز میشدم ولی خبری نیست...چی بخورم زود پری شم ‌‌‌.‌...
مامان مانی مامان مانی ۴ سالگی
مامانا دخترم تب داشت خوب شده بود دو روز پیش الان دوباره تب داره چرا
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان مهرزاد🫀رادمهر مامان مهرزاد🫀رادمهر ۴ سالگی
مامانا یاد یه خاطره ای از قسمت بچه داری افتادم 🤦🏻‍♀️😅



شبا بیدارشدن ک به نوزاد شیر بدی خیلی سخته 🥴😴😪 برای مهرزاد تند تند بلند میشدم راهش میبردم قربون صدقش می‌رفتم تا بخوابه ولی تا اومدم یکم نفس بکشم و شبا راخت بخوابم ، رادمهر اومد ، بنده خدا این بچه زیاد بلند نمیشد فقط یه شیرخشک درست میکردم با ملافه بش میدادم و میخوابیدم، تو اون تایم کمی ک شیر درست میکردم کلی فوش ب زمین زمان و شوهرم میدادم 😑😅🤦🏻‍♀️ گاهی هم شوهرم بلند میشد میگف چرا فوش میدی بدتر فوشش میدام اونم ساکت میشد 🤣
مشاهده ۱۶ پاسخ دیگر
مامان گل پسر مامان گل پسر ۴ سالگی
پسرم دیگ مهد نمیره از این ماه فقط دو روز رفت الان من برا این ماهو شهریه بریزم یا ن
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان حلما مامان حلما ۴ سالگی
پ.ا.رت ۹۰
بچه داشت روز به روز بزرگتر می‌شد....
دیگه شروع کرده بود به خندیدن.....
بالاخره بچه جاریم به دنیا اومد...
با اینکه خیلی ازش خوشم نمی‌اومد و واقعاً دلم رو شکسته بود اما باز هم رفتم هم دیدن بچه‌اش و هم خودش.....
دیگه خونمون حسابی شلوغ شده بود سه تا بچه کوچیک داشتیم.....

مادر شوهرم خیلی خوشحال بود همش می‌گفت باورم نمیشه که خدا توی دو سال تمام آرزوهای منو برآورده کرد و هر سه تا پسرم صاحب بچه شدن.....
رابطه با بهنام خیلی خوب بود....
بهنام عکس ظاهرشو رفتارش خیلی قلب مهربون و نازکی داشت.....
گاهی می‌گفت سحر وقتی تو صورت هدیه نگاه می‌کنم خجالت می‌کشم حس می‌کنم کار خیلی بدی کردم....
اما وقتی آرامش می‌کردم می‌گفت نه سحر کار خوبی کردیم ما می‌تونیم دوباره بچه‌دار بشیم ولی اونا هیچ وقت نمی‌تونستن بچه‌دار بشن......
بچه‌هامون داشتن بزرگ و بزرگتر می‌شدن و خانواده ما هر روز داشت صمیمی‌تر از قبل می‌شد....
خیلی جالب بود خونه نه بحثی بود نه دعوایی مه سرشون تو کار خودشون بود و احترامات رو به جا می‌آوردن....
شیطون خانواده بهنام بود....
مامان امیرعباس‌ویاسین مامان امیرعباس‌ویاسین ۴ سالگی
خواهرا سلام خوبین
خواهر یه سوال دارم بچه داداشم ۲۰دی احتمال به دنیا بیاد نمی‌دونم چی بگیرم براشداداش پسر کوچیکم به دنیا اومد خودش اومد بیمارستان گل و شیرینی برام آورد بعد مهمونی که گرفتم ۳۰۰ پول آورد براش من چکار کنم موندم 🤦
مشاهده ۱۴ پاسخ دیگر
مامان نازنین‌‌زهرا💗 مامان نازنین‌‌زهرا💗 ۴ سالگی
من آنفولانزا رو کجای دلم بزارم🤦🏻‍♀️
تبش ۳۹ هس
دکتر گفت دو هفته طول میکشه🤕
فقط دو سه ساعت حالش خوب بود اونم چون بروفن خورده بود🥺
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان دو پسر مامان دو پسر ۴ سالگی
خدایا....پسر ۴ماهم چرا نمیخوابه...خود بچم هلاکه....دو هفته اینجوری شده
مامان مامانی ابولفضل مامان مامانی ابولفضل ۴ سالگی
خانمها سلام من به جای شیر خشک یک از دیروز حواسم نبوده چند بار شیر خشک دو دادم پسرم
اصلا حواسم نبوده 😭
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان حلما مامان حلما ۴ سالگی
پ.ا.ر.ت ۵۶
بهنام اخلاقش نسبت به قبل خیلی بهتر شده بود.....
خیلی بیشتر از قبل هوامو داشت.....
روزام داشت خوب و خوش سپری می‌شد.....
چون هر دو تا زن داداش‌های بهنام بچه‌ای نداشت ن بهنام خیلی اصرار داشت که باید بچه‌دار بشیم....
تا اینکه رفتیم دکتر تا ببینیم چه خبره....
بعد از کلی آزمایش سونا دکتر گفت هر دوتاتون سالمید....
چند تا آمپول داد بهم و گفت هر ماه بیا کنترل....
بهنام خیلی خوشحال بود که مشکلی نداریم....
دوباره دعوت شده بودیم عروسی یکی از اقوام....
دوباره ترس وجودمو گرفته بود که خدایا نکنه بازم مثل دفعه قبل بشه.....
اما بهنام سری خیلی مراعات کرد....
عروسی حسابی خوش گذشت بهمون.....
همه سه دفعه قبل متوجه شدم که یکی دو تا از دخترا بدجوری زوم کردن رو بهنام.....
سعی می‌کردم به خاطر اونام که شده دست بهنامو محکم‌تر بگیرم.....
بهنام متوجه شد....
لپمو ب.وسید فکر نکن نمی‌دونم داری از سادت اینجوری ب.غلم می‌کنیا....
می‌ترسی دخترم مخمو بزنن.....
چرا باید بترسم ....
من به شوهرم اعتماد دارم و می‌دونم که هیچ وقت از راه به در نمی‌شه.....
نمی‌دونم چرا حس کردم بهنام نگاهشو ازم دزدید.....
یک لحظه شکی به دلم اومد....
اما سریع با خودم گفتم نه من فکر ناجور کردم.....
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان شکوفه های سیب🌸 مامان شکوفه های سیب🌸 ۴ سالگی
بچها کمک ....من فهمیدم پسرم از گرسنگیه که شبها زود زود بیدار میشه چون سینه هام شل شدن و شیرم خیییلی کم شده اصلا دیگه مثل قبل رگ نمیکنه .
الان ساعت ۵ صبح پسرم اونقدر مک میزنه که حالمو خراب کرده بدنم میلرزه .
شیشه هم نمیگیره که شیر خشک بدم .
چرا شیرم یهو کم شد مایعات خیلییی زیاد مصرف میکنم لاکتاول و گالاکتومید هم ....
دارم دق میکنم
چیکااااز کنم چرا یهو انقدر شیرم کم شد
مشاهده ۱۵ پاسخ دیگر
مامان آلاء و ماهبد مامان آلاء و ماهبد ۴ سالگی
سلام مامانا میشه راهنمایی کنید پسرم از اول سینه سمت چپ رو خورده و الان سینه سمت راست شیرش کم شده و وقتی می‌زارم زیر سینه چون کم میاد گریه می‌کنه بنظرتون چیکار کنم ؟
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان مهراد مامان مهراد ۴ سالگی
سلام مامانا خوبید ، هم خودمون هم بچه هام مریض شدیم بچه هارم بردم دکتر بعد از دو روز مریضی شون پسر کوچیکه چشمش قرمز شده اگه بخاطر مریضه طبیعه یا دوباره ببرم دکتر
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان نفسای مامان مامان نفسای مامان ۴ سالگی
سلام مامانایی که نوزاد زیر ۳۷هفته به دنیا اومد غربالگری چشم بردینش
مشاهده ۲ پاسخ دیگر