خستم خیلی خستم از رفتارهای شوهرم که بین من و‌مادرش فرق میزاره خستم با اونا خیلی مهربون و خوش برخورد با من خسته و بی حوصله از نق زدنای دخترم خستم این روزا خیلی اذیتم میکنه از همه دنیا خستم از مادرشوهر خواهرشوهر و رفتار و حرفاشون دلم میخواد بشینم یه دل سیر گریه کنم اما حتی اونم نمیتونم چون بعد گریه باید جواب پس بدم که چرا گریه کردم

عزیزم من چه بنالم دیگه 💔🥺

منم وقتی حرف میزنم شوهرم اصلا انگار توجه نمیکنه ولی خواهراش حرف زدنی مستقیم بهشون نگاه می‌کنه برای منم خیلی فرق می‌ذاره 😔😔

شوهرت برادر دیگه ای نداره؟؟

مثل شوهرمن البته شوهر من با خواهرش بهم حرص میده مادرش خوبه مشکلی نداریم

من درکت میکنم .چون منم این مشکل و دارم .بسپار به خدا

خدا برشون داره زنه چیشد خاله رو سرش

خب بچتو بفرست با شوهرت جایی بره و چن ساعت دور باشه ازت و یکم خلوتی خودت و تجدید اعصاب
مامانا ادم اهنی نیستن ک کم نیارن .من اگ باشم ی دعوای وحشتناکی راه میندازم

اگه شوهرم اینجوری کنه جررررش میدم😐

تقریبا مث من..شوهر منم جدیداا خیلی مامانم مامانم و بابام بابام میکنه ..ولی‌برا من وقت نداره باز خداروشکرر ک ازشون دوریم..اگر سال بعد نیان و آوار نشن خونه ما..ب نظرم باید بریم روانشانس یا ی مشاوری چیزی

عزیزم همشون مثل همن اهمیت ندی عزیزتری و میاد سراغت