من برعکس دوس دارم تنها باشم. نمیدونم علایم افسردگیه یا چی. الان خونه مامانمم دوس دارم زودتر ۱۰ روزم تموم شه برم خونه خودم حتی اگ مجبور شم ناهار شام بپزم و کارای بچمو تنهایی انجام بدم. انگار اعصابم نمیکشه اصلا.مخصوصا ک مامانم مریضه و بابام پیر، کاراش رو مخمه
من ترس ندارم استرس میگرتم از دست همسرم میترسم مو فرار میکنم
وای منمهمینم دلم نمیخواد تنها باشم😭
زیر بالشت قران و چاقو بزار به خودت هم سنجاق بزن
منم اوایل همونطوری بودم
از ضعف و کم خونیه عزیزم . یا همون بختکی که قدیمیا میگفتن میاد رو زائو
سنجاق بزن به خودت قران بزار بالاسرت
منم از غروب به بعد غم دنیا میشینه توی دلم حس خفگی میگیرم داشتم به مامانم التماس میکردم بمونه اینجا😭دلم میخواست بغلش کنم و یه عالمه گریه کنم توی بغلش ولی به زورخودمو نگه داشتم گفتم مجبوره بره اونجاهم دلش و فکرش میمونه پیشم🥲
وای منم همینجوریم اصلا شب میشه یه اضطراب شدید توو جونم میپیچه . 🥺🥺 دکتر میگه ممکنه از ضعف بدن هم باشه .
منم همین جوریم😒
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.