امروز اولین روزیه که پسرم اومده خونه.
میترسم نتونم تنهایی از پسش بر بیام اما دلم سوخت که همسرم یه ماهه تو خونه تنهاست.
مرسی از میلان جونم که با یه ساعت خواب تونستم برا باباش شام درست کنم.
امیدوارم که امشب به خیر بگذره و به غلط کردن و گریه نیوفتم 😅🙏

آخییی
من روز اول با اینکه دخترم اروم بود خودم روحیم بهم ریخت یهو تنها شدم افسرده شده بودم همش گریه میکردم انگار دور از جون همه خانودمو از دست داده بودم
ایشالا از پسش بر‌می‌آی

منم خیلی وحشت داشتم از ۱۷ روزگی اومدم خونه خودم..هنوز نتونسم به زندگی قبل برگردم که اشپزی و اینا کنم فقط بچه رو نگه میدارم و مراقبت میکنم

اتفاقا خونه خودت خیلی راحت تر بزرگش میکنی

عزیزم منم بعد چهل روز اومدم خونه. روزای اول از تنها بودن با پسرم وحشت داشتم ولی الان با همه سختی هاش عادت کردم. انشالله شمام سریع عادت میکنی

به نظرم شب آدم راحت تر از پس بچه برمیاد تا روز. آخه روز علاوه بر بچه کار خونه و غذا درست کردن هم هست

بچت نا آروم بوده؟

یکی دو شب اول سخته بعدش اوکی میشه

منم ار روزی ک باید برم خونه میترسم😐بخصوص شبها

الهی منم دو روزه بعد از سه ماه و ۱۰ روز برگشتم‌خونه

عزیزم مگه ۱ماهه کجا بودی