۹ پاسخ

عزیزم نزار جاشو جدا کنه من دو شب اول ک اومدم خونه شوهرم پایین تخت خوابید
ولی بعدش نزاشتم خودشم دوس نداشت جدا کنه

ناراحت نباش عزیزم همینجوری ک ما از مردا درک میخوایم‌ اونا هم باید درک بشن زن داداشم و داداشم خیلی وابسته هم هستن وقتی دخترشون به دنیا اومد داداشم نمیتونست پیشش بخواب تو اتاق از صبح میرفت سرکار عصر ساعت ۶برمیگشت خسته و کوفته بنده خدا تا یه لقمه غذا میخورد میخواست بخوابه استراحت کنه دیگه نمیتونست کنار خانومش باشه یا کمکش کنه و باهاش وقت بگذرونه خداروشکر زن داداشم خیلی با درک و شعوره بهش میگفت تو اتاق نخواب بچه دم به دقیقه گریه میکنه و نمیزاره تو بخوابی می اومد تو پذیرایی میخوابید من‌ میرفتم پیشِ زن داداشم

همشون مثه همن خیلی حس بدیه این بی تفاوتی منم دلم خیلی پره

بچه رو بردار خودت برو پیشش خودت بهش مسئولیت بده از بخواه کمکت کنه. بش بگو بچه رو بگیر دو سه ساعت تا برم استراحت کنم. نزار عادت کنه به این رفتار

مامانم رفته تنها شدم اونم انگار نه انگار

منم اینجوری شد حیلی ناراحت شدم باز الان بهتر شدیم ولی ن خیلی خوب

خیلی حس بدی هست به جایی اینکه کنارت باشن دلداریت بدن ازت فاصله میگیرن

اگه نياد پيشت افسردگي ميگيري

اولش اینطوره
درست میشه ان شالله
یکمم افسردگی بعد زایمانه
ان شالله میگذره

سوال های مرتبط