۱۰ پاسخ

‌اصلا دومی رو پا نزار

دختر منم عادت داش رو پا بخوابه دیگه پاهام داش میترکید
ولی بعضی وقتا میگف کنارت بخوابم
میومد کنارم یساعت بعد میگف حالا رو پات
یروز صبح پاهامو چن تا لکه لاک قرمز زدم گفتم ببین مامان پاهام زخمی شده انقد ک تو رو پام خوابیدی
گف واااای دیگه نمیخوابم
الان یماهه ک کنارم دراز میکشه شعر میخونم میخوابه
راحت شدم

عزیزم دومی رو اصلا عادت نده دیگه رو پا بخوابه

دومی رو پات عادت نده
بزارش تو گهواره

چرا رو پاهاتون نمیزارین بخوابه؟

عزیزم بچه بدیت چیه

من هیچ وقت رو پام تکونش ندادم
فقط تو کریر میرارم ی زره ک تکونش دادم می‌خوابه نصف شبی هم ک بیدار میشه میگه او او میخام

من خداروشکر ۲ماهه ازروپاانداختمش دیگه واقعاسخت شده بودبرام پسرمم کم وزنه ولی واقعا سخت بود اشکم درمیومدتابخوابه اوایل چون خودش میخوابید خوابش تنظیمش بهم خورده بودتا۲شب طول میکشیدبخوابه بعدخودم تنظیم کردم الان ساعت ۱۰خاموشی میزنیم انقدمیچرخه دیگه ۱۰ونیم الا۱۱میخوابه تا ۸ونیم صبح بعدازظهرهم نهایت۱ونیم میخوابه تا۳ونیم ۴ من باجایزه گرفتن گولش زدم تاخوابیدالبته جایزه هم گرفتم براش

اخي طفلك تو خواب چقدر شبيه پسر منه خدا حفظش كنه

ای ننه 😍
سعی کن دومی رو هم نزاری رو پا واسش گهواره بگیر

سوال های مرتبط

مامان آریا مامان آریا ۲ سالگی
از پوشک گرفتن #سلام دوستان روز ۱۲فروردین آریا صبح پوشک نداشت بهش گفتم مامان پاشو برو دسشویی جیش کن دیدم خودش رفت دسشویی رو سنگ نشست پی پی کرد خیلی ذوق کردم دیگه به همسر گفتم پوشک نخر امروز استارت از پوشک گرفتن بزنم دم به دقیقه نمی‌برم دسشویی چون بنظرم بچه خسته و زده میشه از دسشویی، پی پی رو خبر کرد دوبار جیش هم چند بار رفتیم دسشویی جیش کرد یا آب ریختم همون موقع جیش کرد سر پایی جیش می‌کنه اما پی پی رو میشینه رو سنک ،دیگه رو قالی آشپزخونه یه بار جیش کرد دعواش نکردم گفتم قالی کثیف میشه باید بریم دسشویی آفرین مامان ،روزرسیزده بدر صبح ساعت ۷پاشد سریع بردم دسشویی جیش کرد میگه مامان برو بیرون منم پشت در ایستادم هر لحظه که راحت باشه موقع جیش و پی پی ،رفتیم باغ تو ماشین بهش گفتم اونجا یه دسشویی قشنگ هست میریم جیش میکنیم چند بار هم حواسم رو آب و مایعات که خورد نیم ساعت بعدش یا همون لحظه بگم جیش داری بریم دسشویی ،عصرش اومدیم خونه گفت جیش گفتم بریم گفت نه باری بعد همون موقع رو دشک خودمون جیش کرد شبش هم اولین بار خودش رو خیس کرد دشک کثیف که این موضوع رو نمیدونم چطوری حل کنم قبل خواب آب خورد ،صبی هم اوکی بود مخصوصا پی پی که رفتم یه ساعت خونه مامانم از بس تنش بود اونجا بچه دوبار خودش خیس کرد دعواش هم کردم سریع اومدم خونه دیدم دوباره جیش تو دسشویی کرد بنطرخودم چندروزی باید تو خونه باشم که ببینم چی میشه این تجربیات خودم بازم هر لحظه یادآوری میکنم دم به دقیقه هم دسشویی نمی‌برم تا اینجای کار دوس داشتم خاطرات این دوروز رو بگم بهتون اگه راهکاری دارید برای خواب شب و جیش موقع خواب بهم بگید ممنونم
مامان آرتا😍🥰 مامان آرتا😍🥰 ۳ سالگی
سوند رو خارج کردن حالا سوند چسبیده بود بچم هواررر میکشید به هرحال خارج شد تا لوله امد بیرون بچه با شدت ادرار کرد و تمام دکترها و پرستارهای که پیشش بودن خیس شدن، پزشک آرتا رو ناز میداد که ادرار کن ، بچم ادرار  کرد ساکت شد، بعد من رو به اون پزشک اولی کردم گفتم شما چطوری میگفتید مثانه بچه خالی، حالا چون زودتر سوند رو خارج کرده بودن، پزشک جانشین گفت که شنبه صبح بچه رو بیار پشت در اتاق عمل که استاد خودش چک کنه، دیگه آرتا رو آوردیم خونه از بیمارستان تا خونه آرتا تو ماشین حرف زد ، دردش به جونم انگار بچم جون گرفته بود، خونه امدیم گفت مامان من دیگه شیلنگ ندارم راه برم؟؟ بمیرم براش پاهاش قوت نداشت می‌لرزید و نمیتونست بدون کمکی راه بره ، جمعه موقع ادرار فریاد می‌زد و ادرارش یا قطره ای یا بصورت سوزنی یکی به سمت چپ یکی راست میومد، 🫠
جمعه رو گذروندیم صبح شنبه بردم پشت در اتاق عمل رو تخت خوابید تا دکتر ۸ صبح امد چک کرد گفت خوبه گفتم موقع ادرار درد داره گفت چون بخیه داره و سوند رو زود کشیدیم طبیعی و مجاری ادراری جدید هست پس طبیعی وگفت قطره قطره و سوزنی ادرار کردنش هم طبیعی ببرید خونه هر ۱۲ ساعت داخل آب گرم بشینه بعدش چرب کنید، تا چهارشنبه بیارید مطب ببینم یعنی امروز،
مامان آرتا😍🥰 مامان آرتا😍🥰 ۳ سالگی
آرتا رو آوردیم خونه همه چی خوب بود ولی خونریزی بیرون پانسمان رو داشت ولی چون زیاد نبود پزشک گفت مشکلی نیست، پنج شنبه صبح ادرار آرتا رو خالی کردم بستم دیدم اصلا از شب ادرار داخل کیسه نیست نگران شدم مایعات دادم تا ظهر دیدم اصلا ادار نیست فقط خون هسن بچه هم هی زور میشه انگار زیر دوش آب کل بدنش خیس از پیشونی و موهاش آب می‌چکید و گریه شدید زنگ زدم اورژانس توضیح دادم گفتن طبیعی، هی گفتم بابا از دیشب ادرار نیست گفتن طبیعی، بچه با هر زوری که میزد جیغ میکشید از بغل سوند ادرار قطره قطره میریخت بیرون، بازم شال و کلاه کردم به همسرم گفتم پاشو بریم بیمارستان بچم از دستم رفت، رفتیم خلاصه دوتا جراح دیگه امدن چک کردن گفتن این مثانه خالی گفتم بابا از دیشب لیتر و آب و آبمیوه خورده چجوری خالی، گفتن ببرید خونه گفتم نمیبرم لطفا بگید پزشک جایگزین بیاد بچم جیغ میزد انقدر اونجا پا فشاری کردم تا پزشک جایگزین امد آرتا رو دید گفت الان میام برم به استاد زنگ بزنم( همون جراح آرتا) خلاصه پنج دقیقه بعد برگشت سریع آرتا رو جا به جا کردن و گفتن سوند بسته شده برگشت ادرار فشار به مثانه و کلیه و کمر😰