منوشوهرم مشکلی نداشتیم تااینکه بچه دارشدیم ازوقتی بچه اومده خیلی بحثمون میشه
شماهازندگیتون چطوره؟

بچه اول همین طوری میشه
بعداز چند سال میفته رو غلطک

لعنت به خانواده شوهر وسلام

همه همینیم عزیزم
قبل بچه هیچ مسئولیت مشترکی بین شما نبوده و وقتتون ازادتر بود ولی الان نه شما خسته ایی ویا خونه بهم ریخته، مهمونی و مسافرت ها کمتر و ... هزینه ها بیشتر شده و فشار روی همسرتون بیشتره و ....
نمیدونم حرفام کمکت میکنه یا نه ولی اینو بدون زندگی های ما هم پر مشکل و بحث و نداری و بگو و مگو هست
یکم باید صبوری کرد... درک کرد

اره دقیقا منو شوهرم عاشق هم بودیم یعنی تا وقتی که بچه نداشتیم بهم کوچیکترین چیزی نمیگفتیم همینکه بچه اومد مثل سگ گرگ شودیم خخخخخ هر روز دعوا قهر میکردیم دو باره آشتی یا شوهرم مثلا
را ب طه میخواست من خسته بودم خوابم میبرد صبح باز دعوا داشتیم میگفت تو چت شوده میگفتم خوب کل مسولیت بچه با منه خسته میشم قبول نداشت فکر میکرد دیگه دوسش ندارم گذشت گذشت تا کم کم عادت کردیم دو باره رو غلتک افتادیم الان بچه اولیم 10 سالشه
ولی دیگه برای بچع دومیه اصلا اونجوری نشودیم دعوا بهث نداشتیم
خلاصه باید برای هر چیزی صبوری کرد
رو خودت هم کار کن یکم وقت براش بزار
میدونم واقعا کارای بچه ادمو خسته میکنه ولی باید بچه شوهر هم رسید شوهر دقیقا مثل بچه میمونن باید بهش رسید

دقیقا ما هم فقط سر بچه دعوا میشه ...
و البته گهگاهی هم ک سر قوم الظالمین 🤣🤣

منوشوهرم بحثمون همیشه وهمیشه سره خونوادش‌..این سادس اونام سوارش شدن

ما هربحث ودعوای داریم سر بچه اس🥴...قبل از بچه اااصلا دعوامون نمیشد

حالا برعکس شده از وفتی بچه اومده شوهر من خیلی بهتر شده و شبیه پدر مسولیت پذیر و موافق

حالا ما قبلا خیلی دعول میکردیم ولی بعد بچه نه . از بس که وقت نمیکنیم ‌ شوهرم تا شب سرکاره بعد اونم میاد درگیر بچه میشه