۱۵ پاسخ

به نظر من خودتون همه جا اعلام نکنید
به پدر مادرا که بگید خودشون به بقیه میگن کم کم اینجوری کسی فکر نمیکنه داری پز میدی

ان شا الله به حق ۵ تن خدا دامن همه چشم انتظارارو سبز کنه❤️

بنظرم وقتی نمیگی و این ادما دیر میفهمن بیشتر ناراحت میشن که اره فکر کرده ما قراره چشمش کنیم یا حسرت بچشو بکشیم که به ما نگفته و ازین حرفا بیشتر دلشون میشکنه

بگو نمیدونستم باردارم پریودی منظمی نداشتم واسه همین شک نکردم یهو گفتم تست بزنم دیدم مثبت شده رفتم سونو دادم گفتن ۱۶هفته ای اینجوری نه ناراحت میشن نه سوال پیچت میکنن

منم هنوز نگفتم همون شب یلدا سورپرایز کنم. شما هم به نظرم شب یلدا بگو چون ۸ دی به بعد روز زن هم تموم میشه مناسبت هم نیست دیگه . توی جشن و شادی و خوشحالی بگو خیلی عالیه واسه اون فامیلاتم دعا کن خدا بهشون فرزند سالم بده

دیگه بالاخره باید بگی دیگه پس فردا این بچه بالاخره به دنیا میاد میبینننش
من بت ودر مادرا کفتم ولی ما هم شب یلدا میخوایم به عمه عمو خاله بگیم دیگه انشالله سونو انومالی هم انجام دادیم

چجوری نگفتی من انقد داغونم اگ نمیگفتم همه میفهمیدن بعدش زن باردار نیاز ب توجه داره ،من ب خانواده ها و خاله ها و چنتا از دوستای صمیمی گفتم

بعد انومالی بگو عزیزم به نزدیکا بگو به بقیه خبر میرسع معمولا

چطوری کسی متوجه نمیشه.منو تو هفته ۵-۶ دیدن گفتن بارداری 🤣🤭

من از همون آزمایش خون اول گفتم به همه 🤣🤣🤣

من سربارداری قبلیم ۱۴ هفتم شدبعدبه همه گفتم چون سابقه سقط داشتم شوهرم گفت اول ان تی بده بعدبگو بخداقسم الان ۲۸ هفتم هست فقط من وشوهرم بچهام نه خونوادم نه خونوادی شوهرم میدونن نه مادرم ونه خواهرام میدونن الان به شوهرم میگم چطوری بگم‌خجالت میکشم هرکی من میبنه میگه چاق شدی رژیم بگیر منم فقط میخندم بهشون میگم انشالله

بگو خجالت کشیدم بگم 🤭🤣

به نظر من به افراد مهم خانواده بگو بالاخره گوش به گوش میشه و شب یلدا همه یه جورایی خبر دارن من که همین کارو کردم فقط به مادر شوهر گفتیم اون همه رو خبر کرده و شب یلدا قراره همه رو ببینم

منم نمیخاستم بگم شوهرم طاقتش نیومد ۱۲هفته گفتیم ب همه

بالاخره ک میفهمن شکمت بزرگ میشه این چیزی نیست ک بشه مخفیش کرد.شماهم اگه چیزی نگین اونا خودشون میفهمن

سوال های مرتبط

مامان فسقلی💙 مامان فسقلی💙 هفته هجدهم بارداری
خانما ما قرار شد بگیم قراره بعد سونو و آزمایش انومالی که بردم دکتر نگاه کرد بگیم مامانم قراره برام عیدی بیاره به مادرشوهرم وینا هم میگم یه بادکنک میخرم توش هم آبی میریزم مامانم اینا اومدن میگم بهشون هچ کس خبر نداره باردارم الان که ۵ ماهم شده مامانم و شوهرم میدونه شوهرم هم فکر میکنه مامانم نمیدونه نقش بازی می‌کنیم پیشش هر چی مامانم اونجا خودشو به اون راه میزنه که انگار نمیدونه بعد که اومدن جمع شدن بگیم بادکنک رو بترکونیم هم بفهمن باردارم و هم جنسیت بچم بفهمن
من اصلا دوس نداشتم بگم میگفتم ۵ ماه تمام کنم بعد بگیم شوهرم‌نمیزاره الان تازه وارد ۵ ماه شد من میگفتم ۶ ماهگی بگیم عید میشه اونوقت بگیم شوهرم قبول نمیکنه میگه باید بگیم ولی چیزی به عید نمونده میگم نگیم قبور نمیکنه ایشالله همه چی خوب پیش بره🥺🤲❤💙🤰👼
یه جور تعیین جنسیت میشه نمخام آدم زیاد دعوت کنم خانواده شوهرم و خانواده خودم تو جشن اسم هم‌اینکارو میکنم جشن بزرگ برپا نمی‌کنم
مامان ضُحی خانم❤️ مامان ضُحی خانم❤️ هفته بیست‌وهشتم بارداری
من بارداری اولمه و دختره خودم خیلی دوسش دارم و خوشحالم اما شوهرم از وقتی فهمیده لب و دهنش افتاده پایین حتی خانوادمم ناراحت شدن گفتن پسر بود بیشتر خوشحال می‌شدیم فقط مامانم خوشحال شد گفت خدا خیلی دوست داشته که بهت دختر داده
واقعا آدم ناراحت میشه با بعضی حرفا هنوز خانواده شوهرم خبر ندارن مادر شوهرم که همیشه میگه هرچی باشه مهم نیست فقط سالم باشه ولی اینام همش حرفه هم عروسم دوتا دختر داره بچه دومیش وقتی فهمیدن دختره لب و دهنش افتاد پایین و گفتن کاش پسر بود این یکی
الان من خیلی دلم واسه جگرگوشم میسوزه هنوز بدنیا نیومده هیچکسی دوسش نداره من خیلی دوسش دارم میخوام براش هرکار در توانم باشه انجام بدم ولی ازین بی ذوق بازی های همسرم و بقیه ناراحت شدم حالا بقیه رو بگم به درک واقعا از شوهرم دلم نارحت شد
وقتی از سونو میومدم خونه پیام داد شیری یا روباه😐
گفتم ینی چی اگه پسر باشه شیری و خوبه؟ اگه دختر باشه روباهه و بده؟ همین بهش برخورد باهام دعوا کرد و قیافه گرفت واقعا براشون متاسفم که دختر براشون انقد بی ارزشه