مامانایی که تازه زایمان کردین
یه حس بدی دارم دوست دارم تنها باشم گریه کنم
مامانم کنارمه شوهرمم هست ولی اصلا حس میکنم حالم خوش نیس
حس میکنم یک مسئولیت خیلی بزرگی افتاده بهم و نمیتونم دیگه مثل قبل راحت بگردم و …

همه همینن
کم کم میتونی مدیریت کنی نگران نباش
تا۶ماهگی یکم رو رول میای

الان فقط یه یچی فکر کن مادری
همین
فقط الان نقشت مادریع اصلا دنبال اینکه ای هیکلم فلانه ای خونم کثیفه
نمیتونم برم خرید چمیدونم اینا نباش
واقعا زمان میخاداا
کم کاری نکردیااا نه ماه تو دلت داشتی
و سختی زایمان کشیدی و اینا

طبیعیه عزیزم
هفته های اول آدم میتونه حتی برای ترک روی دیوار هم زار به زار گریه کنه

طبیعیه من هنوز به دنیا نیومده افسردگی گرفتم🥲یه جوریه که دیگه به زندگی قبلیت برنمیگردی واین خیلی برام ترسناکه

عزیزم به من فکر کن که بعد ۳ ماه دوباره حامله شدم
بی خیال خیلی سختش نکن

آخ تحمل کن میگذره من از بچمم متنفر بودم
الان یک ماه شده خیلی خوب شدم
من هرشبم گریه بود آخر شوهرم باهام دعوا کرد گف چرا بچه آوردی وقتی نمیخواستی
چ‌روزای بدی بود

گلم کاملا طبیعیه اصلا نگران نباش به خاطر هورموناته خوب میشی زمان می‌بره کاملا درک می کنم حس خیلی بدی داری
حس ترس حس نابلدی حس ناکافی بودن حس مادر بدی بودن
همه طبیعیه سعی کن تنها نباشی میگذره و بدون تو بهترینی
هر جور باشه تو بهترین مادر دنیا برای فندقی

اصلا نگران نباش اوکی میشی، فقط سعی کن تمرکزتو بذاری رو خوشگلیای بچه ات که این روزاش میگذره و دیگه نمیاد..

افسردگی نیست بخاطر بهم ریختگی هورمون هاست من خودم قبلا تو دوره پریودی انقدر بهم می‌ریختم و گریه میکردم اینکه دیگه زایمانه

طبیعیه گلی
منم تا یه هفته اول همیطو بودم
بعدش کم کم اوکی شدم تا قلق بچه دستت بیاد باز بهترم میشی

منم همینطور بودم کم کم بهتر شد

و منم

دقیقا یه سال اول همینه منم همه کسم کنارمن ولی گاهی اوقات کم میارم خداییش سخته بچه داری خدا کمکمو ن کنه این چند ماه اول سخته بگذرونیم

افسردگی بعد زایمانه منم دچارشم

عزیزم من مادرم هست خواهرم هست همه ی خانواده پدرم از صبح تا شب هستن اما یهو گریه میکنم دلم بعض داره