۵ پاسخ

اره پسر منم خیلی میزنه مارو بخدا یه وقت دعواش میکنم دیگه نمیدونم چی بگم

سن استقلال طلبی و لجبازی هست.داره من جدید خودش امتحان می کنه و می شناسه

دختر من متوجه میشه نباید بریزه اما عمدا میریزه یا عمد خط میکشه

بله در مورد قسمت دوم صحبت تون که نه من و نه باباش دست بزن نداریم ، ولی فسقلی مون گاهی می زنه همدردیم
ولی در مرود قسمت اول تاپیک تون پسر من دقت می کنه و متوجه میشه تا حدودی و عکس العمل هم نشون میده

مثل دختر من

سوال های مرتبط

مامان hana مامان hana ۲ سالگی
بچه هاتون اوضاعشون تو این سن چجوریه؟ رفتارشون منظورمه...
دختر من خیلی پر اذیته، چیزایی بهش میگم اصلا گوش نمیکنه میدونم نباید زیاد بکن نکن بهشون نگیم ولی یه جاهایی هشدار باید داد و اون لحظه جز این جملات چیزی ب ذهن ادم نمیاد اخه، مثلا شیشه میشکنه بهش میگم برو عقب یا برو دمپایی بپوش یا جلو. نیا اصلا توجه نمیکنه، بیرون میبرم ماشین میاد دستشو میگیرم میگم ماشین خطرناکه نرو اصلا گوش نمیده و جیغ میزنه، لباس و مخصوووصا پوشک که واقعا درگیرم باهاش اصلا نمیزاره بپوشم همش باید با بازی و سرگرمی براش بپوشم، کارایی ازش میخوام رو دقیقا برعکس انجام میده ، از طرفی میگن از ۲ سالگی چیزایی که میخوان رو یا تاخیر بهشون بدین منم مثلا میگه اب میخوام میگم چشم الان میارم بزار دستمو بشورم یا گاهی وقتا در حد همین چند ثانیه تاخیر میکنم که صبر رو یاد بگیره اما انگاری برعکس شده بهش مثلا میگم هانا اینایی که ریختی رو بیا با کمک هم جمع کنیم میگه باشه الان میام و میره دنبال کار خودش ... همش هم بغل میخواد بیرون بریم و من دیگه کمر برام نمونده هررر چی میگم یه کم راه بیا جیییغ میزنه بغلم کن
مامان علی مامان علی ۲ سالگی
اینم از شب یلدا که به گریه و کتک خوردن گذشت .. اینم از روز مادری که فقط دلم شکست.. خدایا هستی دیگه مگه نه؟ من بدبخت چه گناهی کردم که پسرم هر جا با باباش میریم می‌چسبه به باباش و جیغ میزنه هر جا بدون باباش باشیم خوبه و بازی میکنه. امشب رفتیم خونه مادرشوهر پسرم جیغ میزد و چسبیده بود به باباش پدر شوهرم عصبی شد گفت برش دارید برید خونتون شوهرم با پسرم رفت من و با دخترم مثل احمق ها موندم گفتم زشته برم. چه قدر متلک بهم زدن که آره تو بچه رو اینجوری تربیت کردی.بعد مادرشوهرم میگه زنگ بزن خانواده ات برن علی رو ببرن تا پسر من بتونه بیاد یلدا. هر چی بهش میگم خانواده من خودشون جایی دعوتن گوش نمیده. بعد منو آورده تا دم خونمون که برو علی رو آروم کن سرش بند بشه پسر من بتونه بیاد یلدا علی هم جیغ میزد د باباش رو گرفته بود تهش مادرش با قهر از خونه رفت بیرون شوهر منم یه عالمه منو پسرم رو زد که اینو تو تربیت کردی من بچه به این بدی ندیدم منم زنگ زدم به مادرشوهرم گفتم گناه من چیه علی گریه میکنه چرا من باید کتک بخورم میگه خوب پسرم ناراحت بوده به من چه!!!! خدایا کجای این عالم نشستی ظلم رو میبینی ساکتی