مامانا میگم شما چطور با بچه میرید مهمونی ؟ دختره من هر۴۰ دقیقه یا ۹۰ دقیقه میخابه اونم باید ساکت باشه توشلوغی نمیخابه اگر نخوابونمش اینقدر چشاشو میماله درحده کور کردنه خودش
حالا مامانم گیر داده شبه یلدا بیا خونمون‌میگم مادره من این بچه هی میخابه بیدارم‌باشه باید پوشکش کنم شیر بدم دیگه اصلا نمیفهمم شب چطوری رد میشه میگم‌نمیام شمارم اذیت میکنم میگه نه بیا خونه خودمونم منوباباش منتظریم هرموقع خانم بیدار شدماشام بخوریم بخوابه ماباید سره جامونوخشک بشیم وگرنه بیدار میشه

دختر منم دقیقا همینجوری هست
انقد بداخلاق میشه وقتی خوابش میاد انقد گریه میکنه گوشت تنش آب میشه
مادرشوهرم میگه همون اول بهت گفتم به سر و صدا عادتش بده
اینم نتیجه ی تو سکوت خواندنش
ولی چه کنم بچه به پدر و مادرش میره منم از اول عادتش ندادم
تو مهمونیا بچم عذاب میکشه

خیلی داری سخت میگیری به خودت و هرچی سخت بگیری سخت میگذره.بهت حق میدم بچه اولته و حساسی ولی اینکار رو نکن.اتفاقا تا میتونی مهمونی برو بزار کم کم عادت کنه.اگه همینجوری ادامه بدی و تو خونه بشینی بچت حتی اگه بزرگ هم بشه به شلوغی عادت نمیکنه و مدام بهونه میگیره و تا ده سال آینده بیچارت میکنه

دخترم منم دقیق همین شکلی

چرا آنقدر خودتون رو بخاطر بچه محدود میکنید .اگه خابش بگیره تو بغل هم می‌خوابه عادتش ندید .ریلکس باشید

وایی دقیقا منم غصم گرفته مامیریم خونه مادرشوهرم شب چله پسر منم جای میرم اذیت میکنه خانواده شوهرهم که ماشاالله منتظر یک چیزی ان که فقط ایراد بگیرن وغر بزنن

اتفاقا پسر من وقتایی که تو خونه ایم بی قراریش بیشتره، وقتی مهمونی میریم انقدر با دقت همه چیزو نگا میکنه(البته جمعی که همه رو بشناسه وگرنه غریبه ببینه جیغ میزنه)

پسر من با شلوغی حواسش پرت میشه نخوابه هم هیچی نمیگه برای همین فکر کردم که خیلی سخت میگیری کاش عادتش می‌دادی به شلوغی چقدر میخوای خودتو محدود کنی هیچ‌جا نری خودت اذیت میشی من دوروز خونه میمونم دیوونه میشم همش باید تو جمع باشم

پسرمنم اینجوری بود ولی چندبار رفتم عادت کرده یکم که بخوابه تو صدای معمولی نه خیلی زیاد

پسر منم همینه موقع شیر و خواب باید همه برن رو سکوت😅😅یه شب حالا باسروصدا بخوابن که چیزی نمیشه حتما برو

والا پسر من دو ماهه بود رفتم شهرستان مهمونی تازه بچه خوابیده بود زندایی گاو شوهرم آمد تو با سر و صدا گفتن ببخشید یکم یواش بچه تازه داره می‌خوابه به خانم بر خورد برگشت عقب گفت توام هی بچتو بخوابون

برو عزیزم اصلا سخت نگیر به خودت فدات شم از این روزا و لحظه لحظه ش نهایت لذتو ببر بخدا بعدا پشیمون میشی که چرا به خودم سخت گرفتما...چرا نری برو بشینی خونه تنها که چی

حتمآ ازاول موقع خابش خونه رو ساکت کردی،اینکارو نکن بزار ب خابیدن تو سروصداعادت کنه،من دخترم ک تازه بدنیااومده بودموقع خابش تلوزیونو خاموش نمیکردم صداشم کم نمیکردم میگفتم بزارعادت کنه،الان پسرمم ک خابه ب دخترم نمیگم سروصداو بازی نکن،کلی سروصدای خودش وتلوزیون هست ولی پسرم عادت کرده ومیخابه خداروشکر

برو خودتو محدود نکن بزار تو جمع بخوابه بعتی چی