سوال های مرتبط

مامان دوتاتوت فرنگی🍓 مامان دوتاتوت فرنگی🍓 ۱۶ ماهگی
مامانا امروز چقد روز بدی برام بود...
بچه هام خیلی بیقرار بود‌‌ن...آخه پسرم از چهارشنبه مریضه و من و دخترم و مامانم از پنجشنبه...همه اول تهوع و استفراغ و دلپیچه...بچه هام بعدش تب کردن با استفراغ...پسرم همچنان اسهال...و کلا بی میل به غذا شدیم...دخترم امروز همش گریه میکرد اصلا اصلا آروم نمیشد‌....یعنی دیوونه شده بودیم من و مامانم.... هرچی عرق نعناع با نبات هم می‌دادیم نمی‌خورد یا یه قاشق فقط‌....پسرمم اونو دیده بود بدتر بی‌قراری میکرد دوتاشون وسیله پرت میکردن همو میزدن و گریه..مامان طفلیم همین هفته هست کیست چربیش زیر بغل بدجور اذیتش کرده و بیحالش می‌کنه و از یه طرف هم می‌ترسه و دکتر نمیره .... اونم نمیتونی بچه هارو آروم کنه حال خودشم خوب نبود منم داغون....دل‌پیچه داشتم یکم کته و ماست خورده بودم و حالت تهوع و حالم بد...😭😭دیگه به قدری عصبی شده بودم دستم بشکنه دخترم رو یدونه زدم از پشتش از بی که گربه کرد اشغاللرو پرت میکرد و داداشش رو میزد ☹️😭باورم نمیشه منی که عاشق بچه بودم چرا اینجوری شدم...دو روز هم استعلاجی گرفتم سرکار نرفتم که مواظب بچه ها باشم خودم سر شیفت کلی بالا آوردم داشتم میمردم.....خیلی سخته خودت مریض باشی و بچه هات مریض باشن و مامانت مریض ...آخر شب انقد بهم ریخته بودم میگفتم کاش یه قرص آرامبخش بخورم آروم شم☹️☹️حالا هم نگران فردام که دوباره بچه ها از صب که پاشدن همین باشن.....
مامان نیکا مامان نیکا ۱ سالگی