۸ پاسخ

امیدوارم خدامعجزشو نشون بده و اخرشبا فقط اشک شوق بریزی

امیدوارم یه روز خنده خوشحالی جای این اشکامونو بگیره ب امید اون روز سر پام.......

انشاالله خوب بشه

خدا بهمون صبر بده و قدرت

واقعا درکت میکنم هردو بچه ام سرما خوردن شدید یکی بستری کردن کوچیک خونه هست فقط شیر منو میخوره دارم داغون میشم دیروز کم اوردم شدید دعوا کردم گریه کردم دیشب بچه ام ترسیده بود تا صبح گریه میکرد

این حجم از ناامیدی خدا ناراحت میشه ازت میدونم خییییلی سخته اما صبور باش هنوز که چیزی مشخص نشده خودتو باختی و انرژی منفی به خودت میدی
هر روز صبح به پسرت نگاه کن بگو خدایا شکرت بچم کنارم‌هست و میتونم بغلش کنم
کلام قدرت داره از کلمات پرانرژی و خوب استفاده کن ببین چقدر موثر بشه تو روحیاتت

رابطتت با همسرت چطوره؟باهاص میتونی دردول کنی؟درکت میکنه؟

اخی عزیزم الان پسرت دقیقا مشکلش چیه چه کاری نمیتونه انجام بده،؟

سوال های مرتبط

مامان امیرشایان مامان امیرشایان ۱۵ ماهگی
ومنی که کلی چالش وسختی درد پشت سر گذاشتم بالاخره خدا خواست ومعجزه شد خودش پسرمو هدیه داد بدون عمل بدون کاشت آره من این معجزه رو خیلی واقعی دیدم قشنگ این یه معجزه بود اون موقع ها اینقدر خوشحال بودم اینقدر ذوق داشتم که من خوشبخت ترین آدم روی زمینم که خدا هدیه اش رو داد منی که با گذروندن کلی چالش کلی اذیت شدنام صبوری هام بالاخره به آرامش رسیدم آزمایشگاه که زنگ زد گفت خانوم جواب ازمایشتون مثبته باورم نمیشد فقط گریه میکردم کسایی که چشم انتظار هستن درک میکنن من چی میگم فکر کن تو ۷ سال منتظر باشی بعد یدفعه ندونی که این تاخیر پریودت خیره تو باردارشدی منی همش تحت فشار بودم از همه جهت ها بالاخره به آرامش رسیده بودم حقم بود دیگه بشینم این ۹ ماه و قشنگ استراحت کنم لذت ببرم
این ۹ ماه خیلی اذیت شدم خیلی همش با استرس نگرانی مریض هام گذشت من حتی فرصت نشد یه عکس بندازم یبار با دل خوش برم بیرون بگردم لذت ببرم همیشه حسرت یه سری چیزها تو دلم موند دیگه انتظار داشتم بعد اون همه اذیت شدن هام بعد بدنیا اومدن بچم بشینم با آرامش لذت ببرم .
پارسال که آذر پسرم تشنج کرد بستری شد کلا ورق زندگیم عوض شد...