سلام
مامانا پدروشوهرومادرشوهرم توی شیرخوردن بچم دخالت میکنن
مثلا من شیرم که حالا روزای اوله چندقطره اب میا تازه امروز اغوز اومده
میدونم روزای اول همینجوره بچه هم کمتر میخوره ولی خودمم میخام بچم هر از گاهی شیرخشک بدمش مث حالت شیرکمکی
مثلا دیشب پدرشوهرم زنگ مادرشوهرم زده که حواااست باشه شیرخشک ندنشااا اینم میگف اره حواسمه
من نمیخام ب هیچ وجه هیچکس دخالت کنه😐چیجوری بهشون بفهمونم؟؟

بنظرم محترمانه بهشون بگو روش بزرگ کزدن و تربیت کزدن هر مادری دست خودشه و قطعا ب ضرر بچش کاری نمیکته

بگو دکترش گفته باید در کنار شیر خودم شیر خشک هم بخوره ، دکترش هم خیلی خوبه از اول بارداریم زیر نظر همین دکتر بودم کلی تعریف کن از دکترت

وا چ حرفا منم شیرم فعلا کمه بچمو سیر نمیکنه در کنار شیر خودم کمکی به بچم شیرخشک میدم بچم گشنه بمونه که چی پدر شوهر مادرشوهرم دوس ندارن شیر خشک بدم ب اونا چ😒😒😒

همون لحظه که میگن نده بهش پاشو شیشه بیار درست کن بهش بده بخوره یه نگاه هم به اونا کن و بخند و تماااام

چرا فکر میکنن یه مادر بد بچشو میخاد آخه ، حتما شما یچیزی میدونین که این تصمیم رو گرفتین چطور به خودشون اجازه دخالت میدن آخه😐😐

هرچی میگن بگو باشه و کار خودتو بکن حرصم نخور هم تو راضی هم اونا راضی 😂

مادر شوهر منم دو روز خونمون بود همینجوری بود سعی کن ای روزا دور باشی که اعصابت راحتتر باشه
دیگه رفت خونش
به همه چی گیر میداد

خیلی راحت بهشون بگو تو بزرگ شدن بچم دخالت نکنید اینک رو درواسی نداره گلم

پدر شوهر چکار به این چیزا داره آخه 😳😳چه آدمایی پیدا میشن بگو فضولی تو آخه پیرمرد

وای بگو‌به شما چه اخههه😶😶😶

وای نمیدونم چرا وقتی زایمان میکنیم باید این چیزا رو تحمل کنیم چرا به خودشون اجازه دخالت میدن باورت میشه من از اول حاملگی حتی احوالم رو هم نپرسیدن ولی کافیه زایمان کنم درجا میان تا ده روز رو دلم و فقد دخالت میکنن سر پسر اولم جون به لبم کردن