۱۱ پاسخ

این دل شکستن های تو بارداری و بعد زایمان هیچ وقت از یاد نمیره کاش یاد بگیرن یکم آدم باشن

میگفتی پس تو اومدی چیکار
البته منم که سزارینی بودم مامانم پیشم بود اصلا شب تا صبح تکون نخورد پا نشد هرجی بچم گریه کرد شیر خواست پوشکش خیس بود همش خودم تنها پاشدم
تازه صبح هم با اون شکم پاره دخترمو راهی مدرسه کردم لباساش و تنش کردم
بعد مامانم پاشد😐

خیلی سخته آدم محتاج باشه من تا یک هفته ادرار هم نمی‌تونستم بکنم و همش سند داشتم و چون سزارین بودم تا هفته بد جور محتاج بودم و همش گریه میکردم تازه منم قبلا بواسیرم را عمل کردم ولی ناراحت نباش به شیرینی بچه فکر کن و اینکه بالاخره این روزها هم میگذره و شیرین میشه

خواهر منم خوتب باشه بیدارش کنم پاچه میگیره ای کاش مادرتون میومدن .
من که رو کمک خووهرم هرگز حساب نمیکنم چون اخلاقشو میشناسیم همه 😁

مامان حساس نباش
اون وظیفه کمک داره حالا خسته بوده غصه نخور
خوب میشی بزودی
طبيعي واقعا سختهههه بعد دوماه هم آدم قبلی نمیشیم
اونهمه فشار و درد ... بدن ب مراقبت زیاد نیاز داره هیشکی نمیفهمه ! فقط نی نی میبینی خوشحال باش و تمااام

شاید قصدی نداشته من خودم تک خواب اگه کسی بیدارم کنه بهش فحش میدم بدون اینکه بدونم

🥲چقدسخت ادم محتاج کسی بشه واقعا خیلی

وااااااا مثلا اومده بخوابه اگ میخوابید خونه خودش میخواابید دیگ

کاش بدونه که خودشم تو بارداری محتاج بقیه و حتی تو میشه من بودم اون موقع منم کمکش نمیکردم و الانم که اینجوری گفت کلا باهاش قطع ارتباط میکردم ترجیح من این بود همچین خواهری نداشتم بهتر بود

ای جانم انشالله خداوند انقد بهت توانایی بده همه کاراتو خودت کنی

پس بگو اومدی چیکار کنی 🙁

سوال های مرتبط