خدایا شکرت ک همیشه کمکم کردیو تو بدترین شرایط هوامو داشتی
امشب چقد ترس وجودمو گرفت ی لحظه دیدم سایدا داره عق میزنه خیالم راحت بود سایدا هر وقت غدایی چیزی میپرید تو گلوش راحت عق میزد میوردش بیرون تو آشپزخونه بودم نشسته بود کنار داداشش اومد نگا کروم گفتم چی دادی بهش بعد سایدارو ک نگا کردم صورتش کبود بود دهنش باز وای مردم بغلش کردم زدم پشت کمرش یکم بالا اورد باز عق زد و کبود شد اصلا نفس نداشت آروم ک گلوشو زخم نکنم انگشتمو کردم تو گلوش دیدم ی تیکه پلاستیک کوچیک نمیدونم از کدوم گوری اومده بود تو گلوش بیرون اومد آخه امروز دو بار جارو برقی کشیدم وای فقط داشتم میلرزیدم همینجوری بچم شرو کرد ب گریه کردن آب خنک زدم ب صورتش فقط میبوسیدمش 😔میگفتم ببخشید ک مامان بدیم حواسم بهت نبود خیلی اذیت شد بچم

خدا رو شکر که به خیر گذشت
خدا خودش نگهدار همه باشه و برای کسی بد حواله نکنه🙏

خداروشکر گذشت عزیزم فردا صبح اگ گندم داری یا برنج بریز تو حیاط پرندها بخوره

خدا رو شکر که بخیر گذشته

مامان سایدا خانوم تو رو خدا واسه منو بچم دعا کن اوقات زندگیم تلخ شده منو بچم سرما خوردیم حالمون اصلا خوب نیس کمکی هم ندارم تو رو خدا اگه تجربه سرما خوردگی داری ب من بگو

خداروشکر به خیر گذشت. منم خیلی میترسم دختر منم خیلی کوچیک بود شیر پرید گلوش کبود شد یادم نیست چی شد فقط خواهرم از دستم گرفت برد . منم میزدم تو سرم لال شده بودم. خدا نشون نده به هیچکی

وای چه لحظه وحشتناکی بوده خداروشکر به خیر گذشته😞

خداروشکر به خیر گذشت

خداروشکر ک بخیر گذشت عزیزم
منم یبار دخترم دستمال کاغذی خورده بود منم دستشویی بودم بعدش رفتم ظرفارو شستم اومدم دیدم داره عوق میزنم گیر کرده بود تو گلوش ینی خدا خیلی بهم رحم کرد

منم نیمساعت پیش نون دادم دیتش یهوپریدگلوش وفقط عوق میزد بزور نون اومد بیرون

خودتو مقصر ندون منم خیلی خودم مقصر میدونم این جور مواقع

الهی بمیرم وای خیلی حس بدیه آدم اون لحظه میمیره قشنگ خدارو شکر بخیر گذشت

الحمدلله که بخیر گذشت

وای دیشب من یک ساعت به حالت سجده گریه میکردم و خداروشکر میکردم استامینوفن پریده بود گلوش