ی بچه توی کاردرمانی دیدم افرا برده بودیم دکتر مامانش اونجا بود اومد پیشم داشت از بیماری دخترش تعریف میکرد ینی جدای از این که کلی براش ناراحت شدم ولی از دست خودمم دلخور شدم که چقد ناشکرم هی به خدا گله میکردم ولی شکر کردم حداقل انقد سخت نمی‌گذره بچش اس ام ای داره که کلا تو ایران هفتصد تاس نمیتونن هیچ کاری کنن انقد ضعف عضلانی دارن ماهی ی میلیارد پول داروشه که همراه با کاردرمانی باید بخوزن وگرنه کاردرمانیشم جواب نمی‌ده می‌گفت ۱۶میلیارد پول امپولش بوده رفته دبی زده واسه دخترش و الان دومین نفری هستش که توی این بیماری تو ایران می‌تونه راه بره گفتم شغلتون چیه گقت پرستار ولی خیلی باید داشته باشی که بتونی از پیش بربیای می‌گفت خونش ی اتاقش اتاق کاردرمانی مجهزه که هر ساعت یکی میاد یکی واسه کار کردن دستاش یکی پاش یکی راه رفتنش خلاصه که گفتم خداروشکر مشکل افرا جوریه از پس هزینه هایش تا حدودی میتونیم بربیایم مثل اونا بودیم دورارجونش کلا کاری نمیتونستیم بکنیم فوقش سه ماه میتونست ورزش کنه

۸ پاسخ

عزیزم از ته دلم سلامتی فرشته زیباتو از امام حسین میخام.تاپیکاتو خوندم ومنتطرم ی روز بگی دخترت کامل خوب شده وهیچ مشکلی نداره

عزیزم جوابم بده
دخترت حساسیت گاوی یا همون الرژی داره؟

مامان ایلماه رو نداری تو دوستات؟؟

بیتا جون افرا بهتره ؟

خدا تمام بچه هارو شفا بده انشالله

دقیقا همین طوره منم هر وقت می‌خوام گله کنم از بیماری اهورا اینجور بچه های بیمار یادم میاد میگم خدایا غلط کردم ناشکری کردم به داده و نداده ات شکر

خیلی باید پول دارباشه ک انقدر خرج کرده خدا همه مریضا رو شفه بده

دلیل این بیماری ها ارثیه؟؟

سوال های مرتبط

مامان Javad❤️🤰 مامان Javad❤️🤰 ۱۵ ماهگی
به خاطر مسائل جنسی کودک را تنبیه نکنید و خشونت به کار نبرید؛بچه ها کنجکاوی می کنند و سؤال می پرسند.

یکی از دوستان تعریف می کردند که یک روز دخترم از مهد آمد خانه و گفت که مامان میخوام ایستاده جیش کنم، من هم گفتم باشه برو، دخترم رفت و ایستاد و صدایش بلند شد که اَه همه ی پاهام جیشی شد، خیس شدم گفتم خوب اگر ایستاده جیش کنی همین طوری میشی دیگه، گفت پس چرا پسرا وایمیسن جیش می کنن؟ مادر فهمید که دخترش توی مهد پسری را از پشت دیده که ایستاده جیش می کرده، مادر جواب داد برای این که جیش دخترها با پسرها فرق می کنه، پسرها مثل لوله است ولی دخترها لوله نیست. ببینید این مادر خیلی خونسرد و راحت بدون پیچیدگی و دستپاچگی به کنجکاوی های دخترش پاسخ داد،

خوب آدم ها با هم فرق می کنند مثل موهاشون که یکی مشکیه و یکی سفیده و یکی طلائیه.

✔️مسائل جنسی را برای بچه ها عجیب و غریب نکنید. دعوایشان نکنید که خوبه بسه دهنتو ببند یا حواسش را پرت کنید که مثلاً اِه چه گربه قشنگی نه!، خیلی راحت و ساده به کنجکاوی های کودک جواب بدهید. مثلاً اگر پرسیدند که مامان مال تو چه شکلیه؟ اگر دختر بود، مثل مال تو؛ من و تو شکل هم هستیم. مال بابا فرق می کنه؟ بله فرق می کنه. چه شکلیه؟ مثل لوله هست. چرا مال بابا اون جوریه مال من این جوریه؟ برای این که بابا مرده، دیدی مردها ریش و سبیل دارن، صحبت را آرام بکشانید به سمت تفاوت های ظاهری، ولی خانم ها ریش و سبیل ندارن، مامان ها موی بلند دارن ولی باباها حتی کچلند  یا موهاشون کوتاست. کاملاً بدون نگرانی و اضطراب باید به این کنجکاوی کودک پاسخ دهید. 

@nooredideh👈کانال تربیتی نوردیده
مامان آقاامیرعلی❤️ مامان آقاامیرعلی❤️ ۱۷ ماهگی
مامان ماهلین خانوم👸 مامان ماهلین خانوم👸 ۱۶ ماهگی
من آدم آرومیم
کلا همیشه کارام رو با حوصله و آرامش انجام میدادم
خودمونی بگم فس فسو بودم😁
انقد که دوستام اسمم رو گذاشته بودن تصویر آهسته 😂
میخواستم خونه رو تمیز کنم دو روز طول میکشید
ی بار که برا یکی از دوستام که بچه داشت تعریف میکردم و میگفتم که خب من بچه دار شم چی کار کنم ؟؟ اینطوری نمیرسم که 🤕
گفت بزار بچه به دنیا بیاد چنان فرز میشی خودتم باورت نمیشه🤨
راستش اوایل همونطور که فکر میکردم شد من ۴ ماه تمام دست به هیچ کاری نزدم تو خونه چون خسته میشدم با بچه و هروقت میخوابید منم میخوابیدم 😮‍💨

اما دیشب که با ی آشپزخونه ترکونده رو به رو شدم ماهلینو بردم پیش مادربزرگش و در عرض یکساعت آشپزخونه شد مثل گل
آشپزخونه ای که اگه دوسال پیش بود قطعا ی نصفه روز ازم‌ وقت میگرفت😬

خلاصه که از این فرز و سریع بودنم خیلی دارم لذت میبرم😄
گرچه هنوزم بیام دو دیقه بشینم ی چایی بخورم یهو میبینم ۱ ساعته نشستم😶
و خب همیشه نمیرسم همه کارامو بکنم چون دخترم به شدت وابسته است و اگه خونه باشه میچسبه بهم و کارا کندتر پیش میره و گاهییی به شدتتت خسته میشم
اما اینکه کنارم حس امنیت میکنه خیلییی خلییی برام قشنگه 🥰
مامان دلـــوین❤️ مامان دلـــوین❤️ ۱۷ ماهگی
خانما امروز یه اتفاق افتاد خیلیی ناراحت شدم
عصر دخترمو برده بودم با مادر شوهرم پارک میخواستم ببرمش سرسره که سه تا پسر بچه حدودا ۱۰ ۱۱ ساله رو سرسره بود همین که دید من دارم میرم دوستاش گفتن اشک گلیلر اوزو جمعله (خر خودتو جمع کن دارن میان ) من وقتی رسیدم داشت کمربند شلوارشو می‌بست دوستاش میخندیدن من انقد از این کار ناراحت شدم و و اصلا یه جور شدم اومدیم اینور مادرشوهرمم برگشت بهم گفت وا سارا اون چیزیشو داره به دوستاش نشون میده
واقعا بچه ها چشون شده ؟ انقد از اینکارش تعجب کردم همش دستشون به اونحاشون بود اینا بزرگ بشن چی میشن
بچه هامون تو پارکم امنیت ندارن لطفاً بچه هاتون و میبرید پارک خودتون هم کنارشون باشید ممکنه یکی مثل این پسرا خدایی نکرده کاری کنند یا چیزی نشونشون بدن که رو روحیشون تاثیر بذاره امروز این صحنه رو دیدم انقد ترسیدم گفتم باید بیشتر از دخترم مراقب باشم اونجا بودنی چندتا پدر مادر نشسته بود و بچشون کنار اون پسرا بازی میکرد کن به حالشون نگران بودم واقعا جامعه امون افتضاح شده