سلام مامانا تو رو خدا کمک با دخترم سر شب رفتیم خونه مامانم بعد که اومدیم دخترم شیر خورد و خوابید از ساعت ۱۰ تا یک شب خوابید یک دفعه با جیغ و گریه بیدار شد انکار خواب دیده بود تا همین الان بیداره تا میاد دراز بکشه که بخوابه میگه وای وای و گریه می‌کنه اونم نه گریه معمولی چیکار کنم تو رخدا سبند دود کردم تخم مرغ شکستم صدقه هم دادم دیگه دارم کم کم میترسم به دیوار نگاه می‌کنه جیغ میزنه از اتاق اومدیم تو پذیرایی بازم به دیوار نگاه می‌کنه میتریه

بدنشو نگاه کن شاید چیزی نیشش زده

تو بغلت بخوابونش بگو سرشو بچسبونه بهت ک چیزی نبینه براش لالایی بخون خوابش ک عمیق شد بذارش زمین

عزیزم شاید امروز ،اتفاقی افتاده که اونم دیده
یا بچه ای رو دیده که بلند گریه میکرده اونم داره اون کارو تکرار میکنه

آیت الکرسی بخون بهش فوت کن سه بار
لامپارم روشن بزار
نشد هم ببر تو کوچه یا حیات
بپوشون سردش نشه
دختر من ک ی وختایی میترسه فقط باید ببرم فضای باز