چقدر دلم میخاد بشینم زار زار گریه کنم بخدا دیگه توان ندارم پسرم خیلی چسبیده بهم همش گریه میکنه خواب نداره امروز ی حدی اذیت کرد حتی نتونستم براشم غذا درست کنم 😑 خونه هم همش بهم ریختس وقتی هم میخابونم تو خوابم گریه میکنه باید پیشش باشم 🥲🥲

عزیزم پسر منم همینطوره.
گاهی اکثرا کارو زندگیو کلا تعطیل میکنم و پیش پسرم میمونم و باهاش بازی میکنم.
کار خونه واجب تر از پسرم نیس ک اضطراب جدایی بگیره و منم از جیغ و داد عصبی بشم.دختر ۷سالم دارم کلی درس و مشق داره.واس همین اکثرا خونمون نا مرتبه.تمیزم میکنم فقط همون لحظه خوبه،بعدش بهم میریزه.باید صبر کنیم تا بچه هامون بزرگ بشن.بعدا حسرت این روزا و این اسباب بازی های وسط اتاق رو میخوریم.

وای من میگم بچم بزرگتربشه راحتشم

منم همینم اعصابمم خورده

دم اونی گرم که گفته یه سال بچه بده یه سال خونه

منم ظهر خیلی گریه کردم منم وقت نمیکنم غذا درست کنم اما وقتی هم درست میکنم نمیخوره . وقتی روز میخوابه بعد بیدار میشه قبل اینکه چشمشو باز کنه دهنشو به جیغ و گریه باز میکنه . دسشویی که میرم جوری جیغ میزنه که امروز هول شدم دستم خورد به اهرم شیر آب کلا خیس شدم 😐

باید صبور باشی

منم یادمه به مدت همین بودم الان خیلی خوب شده

به خدا منم همینم هممون همینیم🥲🥲🥲🥲

گریه نکن فایده نداره عزیز.من ک خونه رو ول کردم ی دست بغلش میکنم یدستی آشپزی.خطرناکم هست ولی چی کنم باباش شامش باید حاضر باشه

من چی بگم ک کمرم قفله اومدم الان مطب دکتر
شوهرمم کرونا گرفته
بچمم همش دستش درازه ک بغلش کنم 😭

منم دیشب مهمونی کوفتم شد نفهمیدم چجور اشپزی کردم قیمه هام اش شد بخاطری همش حواسم به بچه بود رفتم بخوابونمش ابش جوشید ابروم رف :)

غذا رو نمیدونم چی بگم ولی خونت رو ول کن منم خونم بهم ریخته هس،سال آینده این موقع دیگه اینجوری نیست چون بچت بزرگتر شده،دختره منم همش بهم چسپیده،وقتی ام میخابه خودم ایقددد خسته ام که دیگه جون ندارم که کار کنم 😥.ولی همش یه روزی تموم میشه ایشالله

عزیزم اوضاع منم همینه همش باید بغل کنم اصلا خواب ندارع نه شب نه روز

دورت بگردم
اوضاع هممون همینه