خدایا کاش بمیرم دیگه نمیتونم پسرم همش بهم چسبیده حتی نمیزاره تا دسشویی برن همش گریه میکنه یا باید پیشش بشینم یا سرپا باشم باید بغل کنم کار کنم انقد نق میزنه از همه چی زندگیم موندم ینی نشستم گریه کردم دیگه

عزیزم‌حق داری دختره منم یکم بازی میکنه بعد میاد به پاهام میچسبه که بغلم کن با یه دست بچه بغل میکنم یه دست اشپزی

منم همینم🙁🙁🙁🙁

تاپیک منو ببین اشکال نداره فقط مواظبش باش آجی

خدانگنه ولی دقیییییقا شرایطت مثل منه😢

بزار رورويک

آره واقعا خیلی سخته من همیشه بهم چسبیده بود الان دوروزه دندون درد داره حتی دستشویی ب زور میرم پیش شوهرم نمی‌مونه فقط خودم میخواد

حق داری عزیزم دقیقا پسر منم همینه منم گاهی اوقا عصبانی میشم غر میزنم ولی باز میگم نهایت ۲ سال سختیمونه وقتی بزرگتر بشن و از پوشک بگیریمشون میشن رفیقمون و مارو از تنهایی در میارن این روزها هم میگذره ،بخدا منم از بس بغل کردمش دستم داره میشکنه رگهای دستم ورم کرده شبها از شدت درد اتل میبندم کمرم همراهیم نمیکنه به کارهای خونه برسم ولی باز میگم چون میگذرد غمی نیست