هیچ وقت فکر نمیکردم تو زندگیم بشینم برای معده و روده‌ام گریه کنم 😅🥲😪😭
این ماه ۹ برام خیلی سخته خیلییییی ...
کل بدنم و سیستم گوارشم بهم خورده حالم افتضاحه
اسید معده میزنه بالا ... درد شدید معده ! غذا هضم نمیشه انگار
یه روز یبوست دارم پدرم درمیاد یه روزم اسهالم واویلا
بخدا اونایی که هفته های پایین هستن قدر بدونن! تازه ماه ۹ آدم متوجه میشه بارداری واقعا چیه .... من که تا ماه ۷ انگار نه انگار حامله ام همه کار میکردم همه چیز میخوردم هیچ درد یا تغیری هم نداشتم ولی امان از ماه ۹

ماه آخر بارداری برای شما چجوری بود؟

کلا منم همیشه میگفتم بارداری از هفته ۳۰ به بعد تازه شروع میشه

دقیقاااا حرفتون درسته،من منتظر دردای بیشتر هم هستم..
دیگه یادم رفته بدن بدون درد چه شکلیه

تازه بعد زایمان می شینی واسه باد معده و آروغ و پی پی نی نی گریه میکنی من دیشب کلی گریه کردم نی نیم دل درد داشت ب خودش می پیچید😔😔

بارداری تا قبل ۳۰ هفتگی فقط عشق و حاله
بعد ۳۰ تااااازه همه سختیاش شروع میشه و آدم واقعا هر روز کلافه تر از روز قبل میشه و همش خدا خدا میکنه زودتر زایمان کنه راحت بشه

من از اولین روز حاملگیم سختی کشیدم تا الا که ادامه داره شبا از درد پاهام نمیخوابم روزا ازشدت خستگی افسردم کمردرد و ورم کل بدن داغونم کرده خارش سینه هام و اسهال که بیچارم کرده هروز یه ساعت میشینم دستشویی انقدر حالم بد میشه فقط خدا و امامارو صدا میزنم بتونم از دستشویی درام درد شدید واژن و خود به خود فلج شدن بدنم امونمو بریده روحیمم که داغونه مادر شدن خیلی سخته ولی خدارو شکر مادر یه فسقلی دارم میشم ارزششو داره

اره بخدا منم این ماه انواع درد رو تجربه کردم منی که از اولش مشکلی نداشتم و بارداری خوبی رو داشتم خدا رو شکر بدون ویار و حالت تهوع و درد ولی الان هروز یه درد جدیدی رو تجربه میکنم حتی همه جام درد داره

فقط تنها کاری که میکنید غذا و چیزای بخورین مه جنینتون رشد کنه وزنش خوب باشه مثل من نباشه بچه ریز باشه اذیت بشید انشالله صحیحی سالم بچهاتون رو بغل بگیرین

خب ماه۹ماه درد هس

به نام خدا
من ماه آخر نداشتم😂
اما همون ماهی که واسه من آخر حساب میشد واقعا سخت و بد بود بخصوص خوابیدنم که دیگه حالت نشسته بود تقریبا و استرس شدید نزدیک شدن به زایمانم که همون باعث پارگی کیسه ابم شد و اگه برگردم به عقب هرگز اون همه بیخودی استرس به خودم و بدنم نمیدادم و تا میتونستم راحت میگرفتم و از لحظات بودن دخترم تو شکمم لذت میبردم شما هم سخت نگیر میگذره این روزا به چشم بهم زدم لذتشو ببر حسابی

عزیزم من اول بارداریم با تهوع شدید و درد کمر ، سردرد ، بدن درد ، دست وپادرد شروع شده و الانم باز ادامه داره و الانم شبا پاهام بیقرار میشه، معدم میسوزه ، ازبس استفراغ کردم گلوم باد کرده وشبا تا صب خواب ندارم وکلافم و واقعا واکنش بدن هرکس به کس دیگه متفاوته و ادم تا خودش باردار نباشه نمیتونه کسی رو درک کنه

من چون ناراحتی معده دارم سر پسرم کلا اسید معده ام میزد بالا حس میکردم یه چیزی تو گلوم گیر کرده الان دومی رو تازه باردارم میدونم دیگه بعد یکی دوماه شروع میشه اما باز دوست دارم این سختییا ارزششو داره

من تا روز آخر انقد سبک بودم و سرحال ک واقعا اونایی ک از بارداری می نالن رو درک نمی‌کردم هیچ مشکلیم نداشتم خیلی بارداری و زایمان راحتی داشتم خداروشکرر

ولی در کل قدر این روزا رو هرچند داره سخت میگذره بدون

واسه من فقط مشکلم این بود که نمی‌تونستم کارام رو بکنم،نمیتونستم شبا راحت بخوابم لحظه شماری میکردم بچم به دنیا بیاد

دقیقا منم اینجوری 👌

اخ اخ
نگووو واقعا ماه ۹ اینقد سخت میشه😵‍💫

وای منم همینم
جدیدا دلپیچه و حالت تهوع و اسهال میاد سراغم
اصن داغونم

وای نگو بعد هفته ۳۰ تازه مبفهمی حاملگی بعنی چی 😑

افتضاح داغونم از انگشت‌ پاهام گرفته تا موها سرم خخخ

سختتتت
انقدر غر زدم زودم تموم شد🤪🤪بچم بهش برخورد

من سوزش معده شدید دارم