سوال های مرتبط

مامان amir hosein🐣💙 مامان amir hosein🐣💙 ۱ ماهگی
پارت دوم زایمان طبیعی👇💙
۳۷هفته و ۳روز که بودم رفتم دکترم دوباره معاینه کرد همون ۳سانت بودم و تغییری نکرده بودم..چون دردم نداشتم دکترم گف بیمارستان نرو چون فاییده نداره بستریت نمیکنن...
دیگه منم اومدم خونه دو سه روز دیگم ورزش کردم..
۳۷هفته و ۶روز بودم که حس کردم یکم زیردلم دردمیکنه و کمردرددارم ولی کم بود گفتم طبیعیه و جدی نگرفتم..بعدشم سرگیجه و سرسنگینی زیادی داشتم..
اینجاهم پرسیدم گفتن شایدفشارت افتاده ولی فشارمم اوکی بود..دیگه اونم برویه خودم نیاواردم..
تااینکه ۳۸هفته و ۲روز شدم دیدم داره سرگیجم و سرسنگینیم بدتر میشه..
صبحش رفتم بهداشت فشارم اوکی بود ولی گفتن سرگیجه ازعلایم زایمانه و چون هفتمم اوکی بود نامه ارجاع نوشت برابستری گف برو بیمارستان نشون بده بستریت کنن...
منم اومدم خونه قشنگ دوش گرفتم تروتمیز شدم..
فرداش صبح که ۳۸هفته و ۳روز بودم ساعت ۱۰باشوهرم همه مدارکا و وسایل بچه رو برداشتیم و رفتیم بیمارستان..همش فکرمیکردم که حتما مثل دفعه قبل بهونه میارن و بستری نمیکنن
ولی وقتی رفتم پیش دکترزنان نامه رونشون دادم گف بخواب معاینت کنم..معاینه که کرد ۴سانت و نیم بودم..نامه اورژانسی نوشت برابستری گف برو بالا بلوک زایمان بستری شو..منم خوشحال اومدم بیرون و باشوهرم رفتیم طبقه دومه بیمارستان برابستری....
مامان محمد کیان👶 مامان محمد کیان👶 ۱ ماهگی
بارداری
زایمان طبیعی
شنبه صبح بود رفتم بهداشت به حساب خودم ۴۰هفته و۲روزبودم فشارم رو ۱۲بود چک کرد چون ازتاریخ آنتی گذشته بود که ۱۳دی بود گفت نامه میدم برو بستری شو منم که دل تو دلم نبود پسرمو زودتر ببینم رفتم خونه به شوهرم گفتم رابطه داشته باشیم که رفتم معاینه کمتر دردم بگیره خلاصه بعد رابطه طول دادم که ظهر شد ناهار خوردیم ریلکس با اتوبوس رفتیم سمت بیمارستان تا رسیدیم ساعت شد ۳عصر هوا هم سرد دیگه رفتیم تو و قبض معاینه گرفتیم و رفتیم زایشگاه که نامه رو نشون دادم معاینه کردن گفتن بسته ای گفتم برم خونه پیاده روی کنم بیام گفت نه منم که خیس عرق چون استرس زیادی برای معاینه و زایمان داشتم فشارم زد بالا رفت رو ۱۵اینام دیگه ولم نکردن و گفت برو پایین کارای بستری تو انجام بده و برگرد زایشگاه من و شوهرم رفتیم کارای بستریمو کردیم و با خیال راحت با اتوبوس رفتیم خونه که لوازمای خودم و ساک پسر خوشکلمون رو برداریم که دیگه قراربود بستری شم و زایمان کنم