دیشب فهمیدم ک من خیلی بچه داری رو سخت گرفتم🤣
رفته بودیم عروسی یک خانومی از دوستان همسرم، دخترش رو که یک ماه از دختر من بزرگ تره آورده بود..
فقط یک شیشه شیر نصفه که شیرش رو خونه درست کرده بود همراهش بود..
نه شیر خشک بود و نه فلاسک آب نه تنقلات برای سرگرمی بچه نه شام (حالا این خیلی مهم نیس چون بالای یکساله)و نه حتی لباس اضافی برای بچه که اگر لباسش کثیف شد عوض کنه..
فقط پوشک همراهش بود
و تمام مدت خودش داشت وسط میرقصید و بچه رو یا دختر بزرگش میگرفت یا دی جی یا فیلمبردار..دی جی که رسما دیوونه شد چون هی میرفت جای میزش🤣😁
حتی رفت برای بچه هاش از روی میز عروس داماد پاپ کورن برداشت(برای یلدا چیده بودن)
آخر شب هم وقتی شام خوردیم گفت خب بقیه ی دوغ رو میریزم توی شیشه اش که توی ماشین بخوره و بخوابه..

قیافه من فقط : 😨🤔🥴

خلاصه که من تا خونه ی مامانمم میرم حتما غذا و تنقلات و لباس و شیرخشک و فلاسک و اسباب بازی همراهمه
یا من حساس و دیوونه ام یا ایول به بقیه که راحت بزرگ‌میکنن🥴🤣

تصویر
۲۳ پاسخ

دقیقا بعضیا خیلی راحت میگیرن من فقط یک وانت وسیله برمیدارم
دوتا پتو کوچیک همیشه همراه من هست
تو کیفش همیشه پوشک ،دستمال مرطوب یک فلاسک آب‌جوش ،یک شیشه آب جوش سردشده برای خوردن
یک شیشه آب جوش ولرم شده برای شیر خشک
یک قوطی شیر خشک
۵ و ۶دسته لباس (از بادی ،شلوار وبلوز )
تب سنج و پارکید باز نشده
اسباب بازی ( ماشین و جغجغه )
شیشه شور کوچیک ، قاشقش و یک ظرف کوچیک و لیوانش
همسرم همیشه میگه بابا چقدر وسیله برمیداری 🤣🤣🤣🤣

من تاسرکوچم برم میبرم
حتی توی پارکینگ میرم میبرم

همه که مثل هم نباید باشن من خونه خواهرشوهرم تا سرکوچمون بیشترراهی نیس همه چی برمیدارم میگم بچه کوچک هس یه وقت دستشویی کرد لباساش نجس کرد نمیشه بی فکری کرد

من بعد از زایمان به جز ساک پسرم کیف خودم که بزرگ هست رو هم پر میکنم.استامینوفن.خشک کن.زیرانداز.پوشک.دورپیچ.چنددست لباس اضافی.جوراب اضافه.فلاکس آب جوش.آب جوش ولرم.شیرخشک کامل.دستمال مرطوب.اسباب بازی.پیش بند.تب سنج.چندتاش هم یادم رفت بنویسم ولی بازم میرم یه جایی همش میگم انگار کم آوردم

من فلاسک آب جوش و دستمال مرطوب هم گذاشتم توی کیفم.هروقت میخوام خ نه مامانم یا هرجای دیگه برم چون وسایلم زیاده شوهرم میگه یاابلفض وسایل هاشو نیگا کن.برات نیسان بگیرم برو

منم عین توام عزیزم هروقت میخوام برم خونه مامانم همه جیز میبرم ولی از قبل هم خونه مامانم وسایل گذاشتم لباس اضافی و شیر خشک و مای بی بی و اسباب بازی گذاشتم ولی بازم موقع رفتن باید ببرم.اگه نبرم انگاری کارم راه نمیفته
همیشه خدا توی کیفم هم لباس اضافی و شیرخشک و آب اضافی هم‌میزارم همه جا رفتنی باخودم‌میبرم

خداهرجفتتونو حفظ کنه

من بس که استرسی بودم یه سینم خشک شد اون یکی هم کم شیرشد ۱۱ماهگی دیگه لب نزد
همیشه استرس همه چیشو دارم حتی اینکه جورابش کثیف یاگم شه چیکارکنم ۳جفت باخودم بیرون میبرم دیگه باقی وسایل بماند

وای🤣🤣🤣🤣🤣باز خوبه پوشک همراهش بوده
ما دیروز دو ساعت تا شیروان باید می‌رفتیم مثل بی بی قصه های مجید که برای اردو مجید یادته؟😅همونطوری کلی لباس و وسایل خواب و غذا و میوه و مغذیجاتو اسباب بازی و.....برا پسرم آماده کرده بودم🤣🤣🤣🤣تازه به شوهرم میگفتم براتو‌پیژامه بردارم با شرت اضافه؟😁😁😁گفت می‌خوام چیکار عصر برمی گردیم
بازم طاقتم نیاورد برا خودمو شوهرمم شلوار و لباس زیر برداشتم🥴

وای چ مادر بیخیال ...مادر یعنی از خودگذشتگی وقتی ی مادر ی بچه رو ب دنیا میاره در برابر اون بچه مسئوله وگرنه با این شرایط این بچه ک دلش نمیخواسته بیاد تو این دنیا منه مادر کشوندمش تو این دنیا پس چرا در حقش کوتاهی کنم چرا رهاش کنم و برم دنبال خوش گذرونی در صورتی ک خوش گذرونی من با این بچس...ن با چندتا حرکت ...من وقتی میخوام برقصم توی مجلسی با بچم تو بغلم میرقصم اونم کلی ذوق میکنه و منم براش میمیرم...من اصلا این کارو نمیکنم چون اون بچه اگه ی اتفاقی براش بیوفته اون شب برای من گندترین شب میشه

چی بگم والا 😐 فک کنم منم دیوونه ام

گلم‌ مادر نمونه شما هستی👌👌 این نشون میده به بچه ات توجه میکنی این که میگی عین زنداداشمه یلخی بچه اشو بزرگ میکنه براش مهم نیس بچه

منم دقیقا مثل توم

واقعا بدم میاد از مادرای بیخیال ک‌فقط میخوان بچه هاشونو بندازن سر بقیه از سرخودسون‌باز کنن انگار اون طفل معصوم با پای خودس اومده که اینجوری بی محلش میکنن

منم‌همین جوری راحت میگیرم

من تا خونه مامانم یه رب هست کلی بساط دارم همیشه یه کیف گنده همراهمه 😊😊

ما هیچ... ما نگاه.....ما سکووووت😂😂😂😂😂😂😂

عزیز جان عین منی
منم عین شما ام من حتی یک ساعت میرم تا خونه مامانم هر چی به فکرم بیاد بر میدارم اگر ما سخت میگیریم الان من ۶ ماه پسرم به دنیا آمده اینقدر خسته شدم که نگو
اگر حامله بشم دوباره خودمو می کشم تا این حد

بنظرم کار اون درست تره.البته اینکه بچشو دیجی و فیلمبردار نگهداشتن کار درستی نیست.ولی بچه بالای یکساله غذای سفره میخوره.اونجام غذا هست با یه شبم که ویتامین بچه کم و زیاد نمیشه.بچه تو عروسی انقدر رقص نور و رقص و عروس دوماد میبینه اسباب بازی نگاه نمیکنه.لباسم چی بگم والا.شیرم دیگه تو اون سن فک کنم هر چهار ساعت یبار شده

وای عجب مادری بوده من تا خونه مادر شوهرم پنج دقیقه راه نیست یه عالمه وسایل ضروری میبرم شوهرم میگه بابا همین بغله مسافرت نمیری که این همه وسایل می‌بری آدم نباید بیخیال بچه بشه مخصوصا شیر و غذا خوردن بچه

من اسباب بازی دو دست لباس راحتی ی دست لباس گرم ی دست لباس بیرونی پوشک شیر خشک فلاکس ی پتو ی شیشه شیر مخصوص آب خوردنش بیسکویت پیش بند لوسیون شامپو و پماد ادرار سوختگی ی پارچه خشک کن😑تازه شیر هم درست نمیکنم تو شیشه بزارم چون بعد یکساعت فاسد میشه بوی بد میگیره

😂😂😂

تو بنیه بچه تو قوی بار میاری عزیزم
اون مادر از کو.ن گشادی که کاری نمیکنه فقط فکر خودشه

دوغ مگه میشه داد؟

سوال های مرتبط

مامان Soha مامان Soha ۱۳ ماهگی
مامان ها
خیلی ها پرسیدین شیر شب بچه رو چطوری قطع کردم
ببینید دختر من از اول شیرخشکی بود
از یازده ماهگی شیر شب قطع کردم
چون بچم غذا میخوره
خیلی نمیخوره ولی میخوره
چیزی که مهمه اینه که وعده شامش غذای مقوی باشه مخصوصا اوایل قطع شیر شب
الان دختر من خیلی شبها یا زود شام میخوره یا یوقت میریم مهمونی دیگه تا برگردیم دیر میشه فقط همون شیر بهش میدم ولی شب بیدار نمیشه شیر بخواد
پس این نکته اول بود که اون مدتی که دارین شیرشب قطع میکنید شام خوردن بچه مهمه
اگرم غذاخور نیست با چیزای مقوی مثل معزیجات آسیاب شده معدشو پر کنید
نکته دوم : دختر من پستونک میخوره این خیلی کمک میکنه به این پروسه
اینم بگم که من وقتی تصمیم گرفتم شیرشب قطع کنم از دخترم یه نشونه دیدم
نشونه این بود که شبا دخترم شیرشو کامل نمیخورد این یعنی گشنش نیست فقط عادت کرده تو اون تایم ها یچیزی بخوره
منم کم کم شیرشو کمتر کردم و در نهایت بجای شیر شبها با شیشه شیر بهش اب دادم دخترم هم متوجه میشد آبه نه شیر بخاطر همین زیاد اب نمیخورد و بعدش پستونک میخورد میخوابید
اینم بگم که دخترم طی شب کلا یک بار یا نهایت دوبار شیر میخورد این اخریا
یعنی دفعات شیرخوردنش کم شده بود
اگر کم کم شیرشو هم کم کنی هم دفعاتشو کم کنید راحت میتونید شیر شب قطع کنید
اگر بچه امادگیشو داشته باشه اصلا اذیت نمیشه
واسه دختر من کلا یک هفته طول کشید
و خواب عمیقتر و بهتری داره بعد قطع شیر
امیدوارم هرچی که لازم بوده رو گفته باشم 🤗
مامان هامین مامان هامین ۱۴ ماهگی
سلام مامانای گل خسته نباشید یه درد دل باهاتون داشتم پسر من هامین یکسالشه تو این یک سال به غیر از یکی دو بار که شوهرم تو حمام بردنش به من کمک کرد دیگه همیشه خودم هامین رو حمام کردم و همه ی کاراش از پوشک کردن و نگهداری از هامین رو خودم انجام دادم حتی یه روز یه نفر نه خواهر نه مادرم تو نگهداریش به من کمک نکردن شوهرم از صبح میره سر کار تا ساعت ۲ و ساعت ۲ بر میگرده خونه و دوباره ۳ میره سر کار تا ساعت نه شب در کل اگه دو یا سه ساعت هامین باباش رو ببینه ولی همین که باباش رو میبینه انگار نه انگار که من هستم همش گریه میکنه که بره بغل باباش ااون رو خیلی دوست داره نه اینکه من حسودیم بشه نه ولی برام جای سواله یه بچه که این همه من براش وقت میزارم و واقعا از هر لحاظ بهش میرسم و تو این یک سال حتی یک بار هم بهش نامهربانی نکردم پس چطور اصلا علاقه ای به من نشون نمیده دیشب شوهرم خسته بود از سر کار اومد هامین گریه میکرد که باباش بغلش کنه شوهرم هم خسته بود بر می گرده به من میگه معلوم نیست با این بچه چطور رفتار میکنی که علاقه ای به تو نداره واقعا از حرفش دلم شکست والا تقصیر ش
نیست این بچه هیچ علاق ای به من نداره دیشب خیلی دلم گرفت و گریه کردم به حال خودم که منی که این همه به این بچه می رسم و براش وقت می زارم چطوره که علاقه ای به من نداره😩😩😩😩