۱۲ پاسخ

همیشه به خوشی وگردش عزیزم
یعنی چی سفر رایگان بودم؟

خوش برگشتی🌹

همیشه به سفر عزیزم🌺

به سلامتی
همیشه صفا

تا باشه از این سفرااا

به به بهار خانم،کجایی پیام هم دادم جواب ندادی،الهی همیشه حال دلت خوش باشه،زودی هم خوب شین

نووش جونت باشه عزیزم😍😁مریضی م رد میشه میره زودایشالااا

انشاالله همیشه به خوشی باشید عزیزدلم
سفر حتی با بچه هم خوبه و خوش میگذره من ک دریغ نکردم از وقتی افرا دنیا اومده دور دنیا باهاش سفر کردم🤣🤣🤣🤣

به خوشی، 🙂

اینکه شما تورشت تومسافرت مام زندگی میکنید بی تاثیرنیس در خوب بودن روحیتون😪🥲

کجا رفتی

چرارایگان عزیزم؟؟انشالله همیشه به سفروگشت گزار

سوال های مرتبط

مامان گوجه سبز🍈 مامان گوجه سبز🍈 ۱۷ ماهگی
بچه ی سه سالم اومد گفت مامان اون دست زد به زشت و تونم زشت یعنی همون آلت تناسلی و تون همون معقد گفتم کی فقط میگفت اون ترسیدم بعد باباش اومد خونه یهو گفت اون دست زد به زشتم بعد گفتم کجا دست زد به زشتت میگه تو دسشویی🤣🤣🤣 میگم خب بابا شستت من خودم گفتم بشورتت یاد گرفته بکسی اجازه نمیده بشورش حتی خودم میگه در دسشویی رو باز نکنید زشته🤣🤣🤣 خودم پریودم به شوهرم گفتم توروخدا برو آب گرم بشورش من حالم خوب نیست میگم خدایا از دسشویی صدای جیغ و داد میاد نگو داشتن دعوا میکردن 🤣🤣🤣🤣 🤣🤣🤣🤣🤣 خیلی خوبه که اجازه نمیده کسی بشورش شوهرم میگه اصلا نتونستم غذا بخورم میگه هی یادم میومد عوق میزدم بهم میگفت تو چی میکشی آخه 🤣🤣🤣🤣🤣بی حال افتاده بود شوهرم عوق میزد میگه دیگه نمیرم هیچوقت به من نگو کلا شوهرم خیلی خیلی حساسه بیمارستان بعد زایمان به شوهرم گفت بخیه های خانومتو بشور و سشوار بگیر 🤣 شوهرم اومد حموم تا منو دید آنقدر عوق میزد میگفت نمیتونم گفتم برو خودم میتونم کلا میگم تو چجوری خودت میری دسشویی خودتو میشوری میگه از مجبوری🤣🤣🤣🤣🤭🤭🤭🤭 شوهرای شما هم اینجوری حساسه یانه
مامان شکوفه انار مامان شکوفه انار ۱۷ ماهگی
دیشب فهمیدم ک من خیلی بچه داری رو سخت گرفتم🤣
رفته بودیم عروسی یک خانومی از دوستان همسرم، دخترش رو که یک ماه از دختر من بزرگ تره آورده بود..
فقط یک شیشه شیر نصفه که شیرش رو خونه درست کرده بود همراهش بود..
نه شیر خشک بود و نه فلاسک آب نه تنقلات برای سرگرمی بچه نه شام (حالا این خیلی مهم نیس چون بالای یکساله)و نه حتی لباس اضافی برای بچه که اگر لباسش کثیف شد عوض کنه..
فقط پوشک همراهش بود
و تمام مدت خودش داشت وسط میرقصید و بچه رو یا دختر بزرگش میگرفت یا دی جی یا فیلمبردار..دی جی که رسما دیوونه شد چون هی میرفت جای میزش🤣😁
حتی رفت برای بچه هاش از روی میز عروس داماد پاپ کورن برداشت(برای یلدا چیده بودن)
آخر شب هم وقتی شام خوردیم گفت خب بقیه ی دوغ رو میریزم توی شیشه اش که توی ماشین بخوره و بخوابه..

قیافه من فقط : 😨🤔🥴

خلاصه که من تا خونه ی مامانمم میرم حتما غذا و تنقلات و لباس و شیرخشک و فلاسک و اسباب بازی همراهمه
یا من حساس و دیوونه ام یا ایول به بقیه که راحت بزرگ‌میکنن🥴🤣