مامانا شمام جرات ندارید با بچتون هیچجا برید
من واقعا جایی میرم دیگه هیچ کنترلی روش ندارم
اصلاااا حرف شنوی نداره
و چشمش به ۴ نفر میفته یخش که باز میشه اصلا از ماتریکس انگار خارج میشه واقعا نمیشه کنترلش کرد😩

ازبس بچه هاتوساختمون هستن تا ازخونه میبریمشون بیرون انگار از زندون اومدن بیرون دلشون میخوادبازی کنن راه برن

وایی بچه منم اینجوریه فکر میکردم فقط پسرم اینجوریه
یعنی هیجا نمیرم

وای مال من اگه یکی هم بیاد دیگه دیونم میکنه

واااای دقیقاااااااااااا

همه جا میرم فقط بازار نمیرم چون حوصله ندارم بچه همرام باشه چون همش باید مراقب باشم دیگ ازبازار لذت نمیبرم فقط جلو اسباب بازی فروشی اذیت میکنه وگرنه خونه فامیل اذیت نمیکنه خوبه

طبیعت بچه اینه عزیزم بهتره جاهایی برید که خطرات کمتری داشته باشه و هی گوشزد نکنی نکن دست نزن و فلان

پسرمن شیطون نیست حرف گوش میده خداروشکر

منم خودمو حبس کردم تو خونه میرم بیرون هیچی نمی‌فهمم به جز مامان بشین دست نزن ساکت شو وفایده نداره البته جایی منظورم فقط خونه بابا بزرگش میرم فامیل که کلا خط زدم نمیرم از بس پسرم پر جنب و جوشه

بچه های منم همینن واسه همین هیجان نمیرم