سلام خانما بیاین یکم درد و دل کنیم شوهر من خیلی مهربونه و منو دوست داره ولی نمی‌خواست فعلا بچه دار بشیم من چون تنبلی داشتم و س سال آزاد گذاشته بودم بچم نمیشد خیلی نگران میشدم ک نشه و شوهرمو ب زور راضی کردم ک بریم دکتر و دوا درمون اونم ب خاطر من ک استرس نکشم راضی شد الان خدارو هزار مرتبه شکر بچه دار شدم ولی یکم ب شوهرم عذاب وجدان دارم میگم کاش بهش استرس نمی‌دادم و زور نمی‌کردم از اونطورن میگم دیگه سی سالمه الان بهترین وقته بعداً دیگه حوصلم نمیکشه و ....

عزیزم کار خوبی کردی بچه دنیا بیاد شوهرت کلی خوشحال میشه و خیلی تغییر میکنه شوهرها وقتی بابا میشن زمین تا آسمون عوض میشن شمام کار درستی کردی زودتر درمان کردی، دوست من ۶ ساله ازدواج کرده همش بچه دار شدن و عقب انداخت ک دانشگاه و تموم کنه الان ک میخاد بچه دار شه گفتن ذخیره تخمدانش نزدیک صفره

منم شوهرم بچه نمیخواست بزوووووور راضی شد .یعنی ددو سال من همش میگفتم
اخر به زور گریه و دعوا راضی شد😂😂
ولی بعد از اینکه فهمید باردارم خیلی خوشحال شد خودمم خیلی راضیم که اینکارو کردم
اگه میذاشتم ب امید اون میخوردم به نازایی و دوا دکتر
تمام مشکلاتشم میموند برا من
اصلا عذاب وجدان نداشته باش بهترین کارو کردی

کار خوبی کردی اگ نمیرفتی دنبال دکتر بعدا هم بچه دار نمیشدی همون موقع شوهرتم سرزنش میکرد ک تو زنی تو باید پیگیر میشدی عذاب وجدان چی داری تازه بزا ب دنیا بیاد میگین چرا زودتر نیوردم

چقد خوبه که بچه دار شدنو پای خودت گذاشته
شوهر من عاشق بچست میگه ۵تا بیاریم سختیشم با منه

ب نظر من خوب کردی ک رفتی دنبالش

عزیزم دیگ وقتش بود ۳۰ سالته فردا تا بچه بزرگ بشه تو بی حوصله میشی همش دعوا میکنی بچه رو اون بچه گناه داره

دیگه عزیزم وقتش بوده
دیر تر از ۳۰ سال دیگه ادم حال نداره