سوال های مرتبط

مامان دونه انار بهشتی مامان دونه انار بهشتی ۲ سالگی
طبق تاپیک مامان ماهان جون؛ما هفته پیش دوشنبه رفتیم هیئت
بعد تقریبا خلوت بود اولاش بود
علی هم دوس داشت بازی کنه رفت اون سر مسجد یکم ستون نمیزاشت من علی رو ببینم دیدم یه دختربچه ی دیگه هم انگار از علی خوشش اومد رفت پیشش
بعد من ندیدم علی چیکار کرد اما اصولا علی محبتم میکنه مثلا بخواد بغل ‌کنه محکم بغل میکنه ندیدم زد یا بغل کرد اونم سه چهار سالش بود حتما،دوبار خیییلی محکم علی رو هل داد
من اروم اروم داشتم میرفتم علی رو بیارم چون واقعا بشدت معذب میشم بچم حتی اشتباهی محبت کنه محکم بگیره بچه ی دیگه رو یاهرچی...
علی هنوز یاد نگرفته فرز بودن و محکم وایسادنو وقتی هل میداد یبار خورد ب دیوار دوباره علی برگشت بازم محکم هلش داد خورد زمین
یعنی زمینم یطوری گوشه مانند داشت واقعا قلبم اومد دهنم
بعد مامان دختره نزدیکشون بود این اصلا انگار نه انگار درسته بچه باید یادبگیره از حقش دفاع کنه اما نه ب هرقیمتی
خدانکرده بچه من بدبخوره زمین میخوای بگی اول خودش کرد تو انقد بی وجدانی اخه...بخدا انقد ریلکس نشسته بود من دویدم یه مسیری رو گفتم عههه هلش نده دیگه باز میخواست هل بده
همون محکم دیودنم و ترسیدم انگار ک تو رحمم چاقو کردن ازون موقه افتادم خونریزی و متاسفانه تودلیم رفت☹حالا نمیدونم دلیلش اون بوده ک تودلیم رفت یانه ولی همونجا خیییلی بد درد و سوزش حس کردم....
اینجا گفتم ک یکم بیشتر حواسمون هم ب بچه خودمون هم ب سایر بچه هاباشه....
خدا همه ی بچه هارو از همه ی بلاهاحفظ کنه ان شاءالله 🤲💚