باورم نمیشه دلم برای دوران حاملگی تنگ شده. با اینکه همه چی سخت بود، هرلحظه حالت تهوع، تنگی نفس، بیخوابی.. بازم از الان راحت تر بود. خدا رو شکر بابت دخترم ولی واقعا همه چی سخت شده.

آی گفتی آی گفتی☹☹الان واقعا نمیدونم دارم کجا میدوام چیکار میکنم هدفم چیه🙄🤣

اره دقیقا خیلی من دیگه نمیتونم ب خودم برسم وقت نمیکنم .وقت هم کنم خستم استراخت میکنم

آره واقعا با همه بدیای حاملگی ولی حداقل خواب داشتیم الان روزوشب کلا دو یا سه ساعت خواب خداییش سخته

اینطوری نگید لذت دیدن بچه از هرچیزی لذت بخش تره حتی خواب..
من تو شهری هستم کیلومترها از مامانم دورم بچه ام الان ۲ ماه و ۱۲ روزشه یه پسر ۵سال و نیمه هم دارم شوهرم هم کمکم میکنه ولی در حد ۳ یا ۴ ساعت بقیه اش سرکار یا خواب یا با پسر دیگه ام مشغوله
ولی از خدا خواستم کمکم کنه و بهم توان بده
اینو یادگرفتم که هرچه بگید سخته ، سخت تر میشه
من تازه دوران بارداری هم خواب نداشتم شبا تو دلم لگد میزد روزا پسرم بیدارم می‌کرد و باهام حرف می‌زد
ولی خداروشکر گذشت اینم میگذره

ولی نمیدونم من چرا اینجوری نیستم درسته اذیت دار ولی حال الانمو خیلی دوس دارم با بچه

توام مسه من کسی کمکت نیس؟🥺