۴ پاسخ

بزرگ تر بشه ب تر میشه پسر منم همینجور بود الان دیگه تو تاب نمی‌خوابه یه دوهفته طول کشید تا تاب رو فراموش کرد رو پا خوابش میکنم

تو چقد منی تو گذشته منم پسرمو تا ده ماهگی ب گهواره عادت داده بودم وابسته بود شدید بخدا ده ماه بغیرخونه مامانم جایی نرفتم حتی عروسی دخترخالم دیگ شیر خوردنشم ک نگم ی داستان بود بخاطر رفلاکی شدیدش

دختر منم هرجا برم خون میکن تو جیگرم هیچ‌شیر نمیخوره نمیخابه تا خسته بشه در حدی که مغزش خواب چشماش باز
بعد وقتی ببرم جای خلوت هم ی جیغ های میکش بقیع میگن چکار داری می‌کنی بچه رو

😭😭 خود بچه منه
هیچ جا نمیتونم برم از دسش

سوال های مرتبط