بعضی وقتا بابت شرایطی ک توش قرار گرفتم خیلی بی‌تاب میشم و بی‌قرار، مخصوصا وقتی بچمم اذیت کنه تو خوابیدن یا هر چی .. کاش بدونیم وقتی یکی از رو خستگی یه چیزی میگه دلیل بر ناشکری نیست، فقط اون لحظه تونسته خودشو اونطوری آروم کنه .. وگرنه کیه که از بچش بدش بیاد یا پشیمون باشه از بچه آوردن، هر چند که من با کلک شوهر عوضیم که الهی خدا ازش نگذره حامله شدم، ولی بازم یه تار موی یچمو با دنیا عوض نمیکنم .. من فقط خستم همین

سلام تو واتساپ با مامان ها گروا زدیم اگر فعال هستی و تمایل داری بگو شمارمو بدم

اصلا توجه نکن مهم خداست که میدونه تو دلت چی میگذره به قول مامانم دعای نفرینومادر از سقف اشپزخونه بالاتر نمیره

موافقم باهات

من هم وقتی خیلی خسته هستم خیلی تندی با بچه ام میکنم بعدش خودم ازکارم پیشمون میشم ک چرا اینجوری رفتار کردم خدا خودش منو ببخشه خب خسته میشم بچه کوچیک دوتا بچه مدرسه ی کار خونه آدم مگه چیه اهن ربا ک نیست کم میاره

عزیزم بچه اول خیلی واسه مادر سخته..به حرف کسی اهمیت نده .همه مادرا یه وقتایی غر میزنن از خستگی و بی خوابی.طبیعیه.

آره.

ما مامانا اگه بخوایم به همه چیز توجه کنیم که پیر میشیم پس کی از مادر بودن لذت ببریم یه لباس گشاد بپوش هرکی هر چی گفت بریز داخلش وقتی بلند شدی ازون ور میریزه این مثل و همیشه خالم میگه

چه کلکلی؟؟؟بچه اولتونه؟؟؟