۱۰ پاسخ

خودت تند تند برو دستشویی اونم ببرناچارمیشه عادت کنه بره دستشویی

شاید چون هوا خیلی سرد شده ،نمیره و نگه میداره. اگه تو سرویس ،اب گرم نمیاد ،وقتی حس کردی ،جیش داره ،بهش بگو عزیزم برو دستشویی که میخوام برات اب گرم بیارم، یکم اب بیشتر ببر ،بریز که پاهاش، گرم بشه

پسر منم خیلی نگه میداره دو هفته ای میشه هم جیش هم پی پی.جوری که شکم درد داره نمیدونم چیکار کنم قبلا اینجوری نبود

دختر منم به زور میره الان حالت مسابقه ش کردم میگم یا با خودم یا پدرش میگم مسابقه بزاریم ببینیم کی اول میرسه به دسشویی اینجوری زودبه زود میره

حساسیت نشون نده هیچی نمیشه دختر منم کلا روزی دوبار میره کاریش ندارم

تو این چند روز اتفاق خاصی افتاده؟ تو دستشویی بیوفته یا ... شایدم سوزشی چیزی داره؟

دختر منم اینجوریه کلا روزی دو دف با ی عالمه زور و التماس و دعوا میره

کی از پوشک گرفتید مگه شاید زود بوده یا نخواسته اذیت شده که الان داره لج میکنه مجبورش نکردید

وای دلوین منم همین جوره خودشو خیلی نگه میداره مشاورشون می گفت اقتضای سنشونه ماهلینمم که یه جور دیگه باهاش درگیرم به خداز بازیگوشیشونه دیوونمون کردن

چند سالشه دخترت

سوال های مرتبط

مامان زینب وریحانه مامان زینب وریحانه ۴ سالگی
مامانا شما وقتی یه حرفی به بچه ۵سالتون می‌زنید کامل متوجه میشه؟
ما امشب اصلا شب خوبی نداشتیم.شوهرم خیلی خسته بود.من به دخترم قول دادم که شب براش میزتحریرش دربیارم اما گفتم فردا برات درستش میکنم.من براش درآوردم اما گیر داد الان دختر کوچیکم خوابش میومد گریه میکرد شوهرمم خسته بود ۵بار با آرامش به دخترم گفتم بزار خواهرت وبابا بخابن من می‌توانم درست میکنم.اما شروع کر لجبازی هی جیغ داد وبعدم بهانه من اینجا نمیخابن متکابده عروسکم بده عروسکم نده و هرچی من وشوهرم با آرامش گفتیم بخاب خواهرت خوابش میاد ببین چجور گریه میکنه گوش نداد بعد یک ماهه دستشویی داره نمیره آنقدر نمیره که توخودش ادرارمیکنه همش هم میگه دلم درد میکنه بعد گفت دستشویی دارم شوهرم گفت بیا برو تا دم دستشویی رفت برگشت گفت نه ندارم حدود ۲ساعت بود ادرارشو نگه داشته بود منم عصبی شدم گفتم برو توکه داری چرا نمیری گفت به توچه دلم نمیخاد برم.خلاصه هی گنده جواب من و داد من هی گفتم دخترم قشنگ حرف بزن من عصبی نکن بخاب.هی شوهرم رفت بغلش کرد با آرامش گفت اصلا انگار نه آگار هی گنده جواب داد.هی تا دخترکوچیکم آروم نیشد شیر بخوره بخابه شروع می‌کرد الکی بلند بلند گریه مادرای شیرده میدونن بچه هی شیر بخوره بره اوج خواب بیداربشه دوباره شیر بخوره میشه مصیبت مخصوصا دندون داشته باشه بدتر اینم ۳بار رفت اوج خواب بیدارشد .منم عصبی بشم اصلا دیگه نمی‌فهمم پاشدم دوتا بشگون ازش گرفتم وگفتم ساکت بشو اما هیچ بازم گریه جیغ داد دوباره بهش محلت دادم با آرامش گفتم دخترم خواهرت بدخواب شده شما یک دقیقه ساکت باش بزار بفهمم دارم چیکار میکنم اما بازم لجبازی دیگه شوهرم عصبی شد بلند شد داد وبیدادکرد؟