سلام مامانا خوبین؟
میگم‌من‌پسرمو مهد گذاشتم پیش ۱ بعد اولا انقدر قشنگ خداحافظی میکرد و میرفت بعد یه روز دیدم میگه گریه کردم گفتم مامانم‌بیاد دنبالم سرکلاس زبان نرفتم بعد پرسیدم مثل اینکه مربی دعواش کرده بوده که بشین حالا معلوم نیست چجوری گفته بچه کلا زده شد بعدش اونو درست کردم باز گریه که کلا نمیرم مهد چرا نمیخوام برم سالن غذاخودی خانوم نجاری (مسئول آشپزخونه)دعوام کرده اونم چهرش ترسناکه و چاق بعدش باز بردمش ولی میرسیم مهد گریه که نمیخوام برم دوست ندارم
اصلا نمیدونم تو مهدشون چیشده؟؟انقدر رفتم صحبت کردم گفتن رهام اخلاقش خاص و نمیخواو کسی بلندتر باهاش حرف بزنه ،،یه چیز درست و درمون نگفتن که چیشد این بچه زده شد کلا از مهد
خیر سرشون مثلا بهترین و کاملترین مجموعه است تو کیش من ماهی ۵تومنم شهریه میدم
از اونطرفم خیلی مریض شد از اول مهر که رفت دائم مریضه این سری آخری که بردم دکتر گفت وضعیت ریه اش خوب نیست و اسپری و اینا داد الان ۱هفته است نفرستادمش گفتم خوب بشه ایم هفته ام له احتمال نره چون هنوز سرفه داره میترسم ببرم بدتر بشه البته که گریه میکنه که نره
موندم چیکارش کنم،نفرستمش کلا؟یا خوب شد کامل اونموقع بفرستمش؟
میترسم با گریه و اینا ببرم‌زده بشه سال دیگه میره پیش ۲ دردسر بشه رفتنش

۷ پاسخ

حتما مهدش رو عوض کن

عزیز اگه شاغل نیستی الان نزار مهد بمونه بعد عید بهار و تابستون ی مهد دیکه بفرس

به نظر من مهدش عوض کن وقنی میگی رفتارشون خوب نیست جواب درست هم بهت نمیدن

باهاش صحبت کن ببین چی شده نهایت مهدو عوض کن ولی من اینجور مواقه ترجیحم صحبت با روانشناسه چون ما نمیدونیم دقیق چیشده شاید بهونه میاره یا اظطراب داره خواهرزاده منم مربی بلند صحبت میکرد اینم اذیت میشد

بهش بگو روهام جون اگ‌مهدتو عوض کنم دوس داری بری مهد؟مثلا این چنوقت ک خونه هست ببر چنتا مهد نشونش بده ببین کجا جذبش میکنه

ببین عزیزم پسر منم پیش ۱ اونم اینقدر به من وابسته که نمیره یه چند روزی به زور بردمش میزاشتمش فرار میکردم کم کم پسرم شروع به ناخن خوردن میکرد یه روز نرفت هر چی اسرار کردیم نرفت روز بعد شروع به تب کرد هر چی درست بردیمش میگفتن هیچش نیست آخر فهمیدم مال استرسی که کشیده الان حدود دوهفته هست نبردمش سلامتی پسرم مهم تر تو خونه باهش کار میکنم با مشاوره صحبت کردم حالا قرار چهار جلسه ببرمش امسال زیاد مهم نیست سال دیگه مهم و پسر شما صد در صد ترسید و نزارین مثل پسرم من بشه ترس تو وجودش بمونه یا اگه دوست داری ببرش مهدی که خلوت تر باشه

بله متاسفانه منم تاوان همین بی فکریا رو دادم
تو مهد کودک سال قبل پسرم کلا زده کردن
حدود چهار ماه بازی درمانی بردم تا اضطراب جداییش برطرف شد
اما خب نمیشه هم که نبرد
به هر حال ی مسیر از زندگیشونه
اما خدا بگم چکارشون کنه که بچه هامون رو اینجور نکنن

سوال های مرتبط

مامان زینب وریحانه مامان زینب وریحانه ۴ سالگی
مامانا قبلا راجب سرماخوردگی گفتم که دکتر عمومی خوب نیست واینا.بعضیا گفتن تو دکتر شدی یعنی تو بهتر دکتر میفهمی.نه تجربه گفتم.مثل الان ما یک ماه پیش سرماخوردیم.دخترم تب شدید کرد و منم حالم خیلی بد شد چون پدر شوهرم بیمارستان بود دکترا گفتن زنده نمیمونه اصلا شرایط بد بود و شوهرم عصبی منم از فشار عصبی تب کردم خلاصه رفتیم دکتر عمومی به من کلی چرک خشکن و سروم و آمپول زد گفتم دخترم آلرژی داره اما اعتنا نکرد و آمپول صد التهاب زد.من بعد یک ماه هنوز خوب نشدم چرا همون اول بعد سروم تا۵روز سرحال بودم بعد دوباره عود کرد خانگی درمان کردم اما حالا باز عود کرده.و دخترمم چون داروهای خودش نخورده بود و اون آمپول زده بود بیشتر سینش چرک کرد و بعد یک ماه سرفه های وحشتناک داره گرفتگی بینی داره و خلاصه یک روز هم خوب نبود و بردم دکتر خودش و داره باز دارو میخوره و شد چوب استخون.
پس میریم دکتر آمپول سرم زود خوب میشیم جاش بعدش تند تند مریض میشیمچون اون چرک و ویروس خارج نشده فقط توبدن خابیده
مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۴ سالگی
برا من مادر که ۹ ماه تمام زحمت کشیدم وقت گذاشتم هزینه کردم واسه دخترام به خصوص ماهلین که کلمه هم‌نمی گفت حق ندارم ذوق کنم ؟؟😍
امروز دخترم بهم‌گفت مامان دوستت ندارم از طرفی ناراحت شدم چرا دخترم اینو گفت چی کار کردم مگه از طرفی خندم گرفته بود خونه ی مامانم بودم داشتم کاپشن می پوشوندم که بیایم دیگه یهو گفت مامان من که جیشم رو نمیگم‌و تو خودم‌پی پی می کنم دیگه گوشی بهم نمیدی دیگه 😀خیلی خندم‌گرفت از این حرفش این بچه زیرک تر از این حرفاس 🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️😂تازه جالبیش اینجاس که از گفتاردرمانی زنگ زدن گفتن اگه نیاریشون پس رفت می کنند😐🙄انگار میشه همچین چیزی دیگه کی بهتر از منه مادر صلاح بچشو بیشتر می دونه اینقدر حرف زدنشون خوب شده از وقتی مهد میرن من چون هردوتاشو تجربو کردم به نطزرم مهد تاثیرش بیشتر از گفتاردرمانیه کاش از همون پارسال مهد میذاشتم با جای اینکه نزدیک به. ۷۰ و ۸۰ تومن هزینخ کنم واسه گفتاردرمانی هرچند اونم توب بودا ولی مهد تاثیرش بیشتر و زودتره خواستم تجربمو باهاتون به اشتراک بزارم🥰
مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۴ سالگی
مامان نیایش❤️وتودلی❤️ مامان نیایش❤️وتودلی❤️ هفته بیست‌ویکم بارداری
سلام مامانا..منودیروز دخترم رو بردم کلینیک دندونپزشکی...با بیهوشی دندوناشو درست کردن و پوسیده ها رو کشیدن..
یکی از مادرای عزیز خواسته بودن بعدش تجربه مو بگم..
چیزی که من تجربه کردم این بود که در یک آن با یه آمپول بچه درجا بیهوش میشه..بعدش میره اتاق عمل..خیلی برام سخت گذشت..۲ ساعت بعد زنگ زدن بهم که کارش تموم شده رفته ریکاوری..پیجتون که کردن بیاین پیشش...بلاخره اون لحظه رسید..همین که رفتم طبقه ریکاوری..آوردنش...بدترین لحظه دنیا بود برام...بچم دهنش پرخون بود چون ۴ تا کشیده بودن..به خاطر بیهوشی نمیتونست چشماشو باز کنه..ناله می‌کرد.. لباش ورم کرده بود...وقتی نزدیکش شدم..از بوی تنم منو شناخت😭😭😭😭 حتی نمیتونست حرف بزنه با ناله مبهم میگفت مامان..میخواست بغلش کنم...خلاصه نشستیم کمی آبمیوه بهش دادیم..گفتن باید ببینیم بلعش مشکل نداشته باشه..بعدش مرخص شدیم..تا خونه یه ساعتی تو مسیر بودیم که تو بغلم خوابش برد..وقتی رسیدیم خونه حالش بهتر شد..یه لیوان آب میوه بهش دادم..چشماشو با ز کرد..رفته رفته بهتر شد..داروهایی که دکتر گفته بود تهیه کردم بهش دادم..مسکن وچک خشک کن...بعدش بستنی بهش دادم واسه خونریزیش..الان خدا روشکر خیلی بهتره...البته بودن بچه هایی که کار دندونشون کم بود و حالشون خیلی بهتر از بچه من بود..دختر من ۹ تا دندون درست کرده بود و ۴ تا کشیده بود...
خلاصه بخیر شد..ممنونم از همه مامانای گلی که برامون دعا کردن..ان شاءالله خیر بچه هاتون رو ببینید...