۴ پاسخ

ببر باشگاه انرژیش تخلیه میشه .منم میخوام یکم جون بگیره و خوب بتونه حرف بزنه ،یه کلاس ورزشی ثبت نامش کنم.

سلام عزیزم منم پسرمو چندبار بردم کلاس، ولی خب بدون من نمیمونه اظطراب جدایی داره ، یه مدت تصمیم گرفتم نبرمش، الان هر روز میبرمش با دوچرخه بیرون، یا خانه های بازی ، یا بازار قدم میزنیم ، خونه موندن زیاد تو این سن خوب نیس نیاز دارن بدو بدو کنن بپر بپر کنن. کلاس ورزشی که میبرمش خیلی خوبه منتهی بدون من نمیره فعالیت کنه این مشکله احتمالا ببرمش بازی درمانی برای این اظطراب جداییش

اگه انرژیش بالاعه ببرش باشگاه

من تا اومدن نیت کنم‌بزارمش کلاس

از دیروز مریض شده


نمیدونم والا
دیگه کلا میترسم کلاس هم بزارمش

سوال های مرتبط

مامان آیلین مامان آیلین ۴ سالگی
مادرای عزیز من هر وقت سوال میپرسم خیلی کم پاسخ میدین ولی اگه امکانش هست به این سوالم(اگه تجربه ای دارین)جواب بدین، دخترم جدیدا خیلی به من وابسته شده در حدی که اصلا ازم جدا نمیشه اوایل خیلی بهتر بود با باباش میرفت خونه مادر شوهرم و چند ساعتی میموند یا اینکه خیلی وابسته مادرم بود خونه اونا تنهایی میموند و من و مادرم و خواهرم تو یه ساختمونیم صب که از خواب بیدار میشد میرفت خونه خواهرم و با بچه هاش بازی می‌کرد حتی برا شام و ناهار هم صداش میکردیم دوست نداشت بیاد بعضی وقتا شبا با گریه می‌آوردمش خونه الان اصلا بدون من بالا نمیره خونشون نمیمونه حتی دیروز با همسرم بیرون برا خرید میوه هم نرفت گفت اگه مامان بیاد منم میام،یه هفته بردمش مهد ولی اصلا ازم جدا نشد با اینکه خیلی دوست داشت با بچه بازی کنه ولی از کنار من جم نمی‌خورد فقط با حسرت بچه هارد نگا میکرد خیلی خجالتی و اعتماد به نفسش پایینه اگه کسی کنارش با صدای بلند حرف بزنه اگه با اینم نباشه زود گریه میکنه البته این اخلاقا رو از اول داشت ولی وابسته به من نبود الان خیلی وابسته شده نمیدونم چیکار کنم
مامان رهام و هانا🥰 مامان رهام و هانا🥰 ۴ سالگی
سلام مامانا خوبین؟
میگم‌من‌پسرمو مهد گذاشتم پیش ۱ بعد اولا انقدر قشنگ خداحافظی میکرد و میرفت بعد یه روز دیدم میگه گریه کردم گفتم مامانم‌بیاد دنبالم سرکلاس زبان نرفتم بعد پرسیدم مثل اینکه مربی دعواش کرده بوده که بشین حالا معلوم نیست چجوری گفته بچه کلا زده شد بعدش اونو درست کردم باز گریه که کلا نمیرم مهد چرا نمیخوام برم سالن غذاخودی خانوم نجاری (مسئول آشپزخونه)دعوام کرده اونم چهرش ترسناکه و چاق بعدش باز بردمش ولی میرسیم مهد گریه که نمیخوام برم دوست ندارم
اصلا نمیدونم تو مهدشون چیشده؟؟انقدر رفتم صحبت کردم گفتن رهام اخلاقش خاص و نمیخواو کسی بلندتر باهاش حرف بزنه ،،یه چیز درست و درمون نگفتن که چیشد این بچه زده شد کلا از مهد
خیر سرشون مثلا بهترین و کاملترین مجموعه است تو کیش من ماهی ۵تومنم شهریه میدم
از اونطرفم خیلی مریض شد از اول مهر که رفت دائم مریضه این سری آخری که بردم دکتر گفت وضعیت ریه اش خوب نیست و اسپری و اینا داد الان ۱هفته است نفرستادمش گفتم خوب بشه ایم هفته ام له احتمال نره چون هنوز سرفه داره میترسم ببرم بدتر بشه البته که گریه میکنه که نره
موندم چیکارش کنم،نفرستمش کلا؟یا خوب شد کامل اونموقع بفرستمش؟
میترسم با گریه و اینا ببرم‌زده بشه سال دیگه میره پیش ۲ دردسر بشه رفتنش
مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۴ سالگی
سلام مامانا من امروز پیش مشاور بچه ها تو مهدشون بودم می گفت فقط به آپوزش اینجا اکتفا نکن خودتم تو خونه با بچه ها کار کن گفت به خصوص کتاب های حواستو جمع کن از همش بهتره باهاشون کار کن گفت باید از الان به فکر سنجش به ورود به مدرسشون باشی گفت من شاگردی داشتم که رد شده تو سنجش هیچی بلد نبوده خواستم اینا به بعضی از مامانای اینجا بگم که بچه هاشون نه مهد میرن نه پیش ۱ و نه حتی کلاسی یا تو خونه هم اصلا باهاشون کار نمی کنند اینا خیلی خیلی مهمه می گفت یکی از تستهاشون نسبت های فامیلیه مثلا خواهر بابات کی تو میشه ؟؟اعداد رو بتونه از ۱ تا ۱۰ هم بنویسه هم بگه هم برعکس هم بتونه بگه حیوونارو اهلی و وحشی و غذاشون و پرنده ها هپه رو کامل باید بلد باشن اشکال هندسی و خیلی چیزای دیگه البته من که خیلی راضی ام نوشتم پیش ۱ الان بچه هام رنگارو کامل بلدن البته بیشترشو خودم یادشون دادم از ۱ تا ۵ می تونند بشمارنو حیوونا و غذاهاشون رو هم کامل بلدن اشکال هندسی و دوسه تا شعر فقط نسبت ها باهاشون کار نکردم که باید یادشون بدم مفهوم های سنگین و سبک و لاغر و چاق و دست چپ و راست اینا رو هم باید بلد باشن بچه های منم کامل بلدن ببین مشاورشون به من گفت فقط به آموزش اینجا اکتفا نکن با اینکه من تو خونه هم روزی یکی دوساعت باهاشون کار می کنم ولی خواستم به شماها هم بگم از الان با بچه هاتون کار کنید تو سنجش دچار مشکل نشید