۵ پاسخ

ی سریا ک ب زن و زندگی توجه نمیکنن اگه یکی غیر خودشون باشه مسخره میکنن اینم احتمالا ی همچین آدمی همکارشه

اوف یه زمانی اوایل ازدواج شوهرم یه شرکتی کار میکرد یه روز شب کار بود دم صبح بهش زنگ زدم من شنیدم پشت تلفن یکی بهش گفت جااان ک ص اماده مالیدنه همون حرف باعث شد از اونجا بیرون اومد خداروشکر مستقل شدیم

شوهر منم چندبار زنگ میزنه حال میپرسه کجاش زشته

وا چه مسخره کردنی مثلا زنگ بزنی بگه سلام جانم کی میخاد بفهمه زنشه چ ربطی داره اخه
شوهرمنم ارایشگره صبحا میره سرساختمون هزاربار زنگ میزنم

خوبه که بهش اعتماد داری
من اگه بودم هزارجور وصله رو بهش میچسبوندم‌دست خودمم نیست🤦😅

سوال های مرتبط

مامان دونهـ برفـ |🌨️ مامان دونهـ برفـ |🌨️ ۱۶ ماهگی
ننه بابا های شوهراتون روزی چند بار زنگ میزنن به شوهراتون؟
ننه دده این یعنی هرررر دم زنگ میزنن آمار میگیرن قطع میکنن

بخدا همش حس میکنم من پسرم اون دختر
بابا مامان من اصلا زنگ نمیزن به من من همش زنگ میزنم

یعنی اینم همچیشث میگه ها به ننه ددش یعنی یه دو کیلومتر از شهر دور بشیم هزااار بار زنگ میزنن زهرمار میکنن واسه آد

دخترم سرما خودره چند مدتیه برده بودیمش خاوران تو بهترین بیمارستان کودکان دکتر دیدتش بعد برده پیش نتش ننش گفته غذا میتونه بخوره؟ اینم گفته نه اونم گفته دهنش زخم زده بذا همونه
گفتم فوق متخصص نتونست تشخیص بده ننه تو فوری تشخیص داد آره؟ رفته شربت آفت دهان خرده منم ندادم گذاشتم تو یهجال خدایی نکرده حالا یه روزی واقعا اینجوری زخم زد میدم ک اونم باید فوق تخصص تشخیص بده
به من میگه میشه واسه بچه یساله برد و آمپول زد گفتم آخه نمیشه ک کجا دیدی خود سر واسه بچه آمپول بزنن
بعد زنگ زده از خاهرش پرسیده میشه زد؟؟؟؟ میگم مگه من نادونم ک حرف منو جدی نمیگیری مگه اونا چین دکترن؟؟؟ میگه زرد چوبه و شیر بده به بچه واسه سینش

میگم اگه دکتر صلاح میدونست میگف دیگه
شبو روز درس خوندن دکتر شدن بعد اینا میان ....😒😒😒😒😒

خانوادگی داره تجویز میکنن مرده شور بشوره همشونو سرشونو از کونم در نمیارن یکمم به زندگیشون برسنم
مامان 🍼مرسانا جان 🥣 مامان 🍼مرسانا جان 🥣 ۱۷ ماهگی
خانوما چرا این بچه ها این جورین چرا انقد باهوشن من توانایی باهوشیشون رو ندارم تحمل شیطونی ندارم
البته دختر من اینطوریه وگرنه پسر داییم و دختر داییم یکماه کوچیکتر و یکماه بزرگترن اصلا اینطور نبودن اصلااااا انقد شیطون نبودن ولی دختر من شخم میزنه
میره رو مبل وایمیسه میدونه من حساسم روش میدونه من حرص میخورم میاد تا لب مبل وایمیسه که یعنی من دارم میفتم منم مبلام استیله و چوب سفت یعنی اگر بخوره زمین چیزی براش نمیمونه ولی اذیت میکنه
کار به همه چیز داره
راه میره شیطونی میکنه
رو مبلا راه میره لب مبل راه میره
راه میره میره سر گاز
اصلا در روز یکجا نمیشینه فقط موقع خواب میشینه وگرنه فقط راه میره
همه چیزو میفهمه همه چیزززز
فقط زبون نداره که درست حرف بزنه
از بس حرص خوردم کاراش یادم نیست
ولی فقط میدونه خیلی شیطونه
منم عصبی میشم
الان رفت لب مبل وایساد هی گفت مامان مامان یعنی منو نگاه کن که من دارم میفتم منم زدم تو پاش از حرصم
مبلا رو هم جمع کنم از مبلت میره بالا
کلا پاشو همه جا میزاره میره بالا