خانوما چرا این بچه ها این جورین چرا انقد باهوشن من توانایی باهوشیشون رو ندارم تحمل شیطونی ندارم
البته دختر من اینطوریه وگرنه پسر داییم و دختر داییم یکماه کوچیکتر و یکماه بزرگترن اصلا اینطور نبودن اصلااااا انقد شیطون نبودن ولی دختر من شخم میزنه
میره رو مبل وایمیسه میدونه من حساسم روش میدونه من حرص میخورم میاد تا لب مبل وایمیسه که یعنی من دارم میفتم منم مبلام استیله و چوب سفت یعنی اگر بخوره زمین چیزی براش نمیمونه ولی اذیت میکنه
کار به همه چیز داره
راه میره شیطونی میکنه
رو مبلا راه میره لب مبل راه میره
راه میره میره سر گاز
اصلا در روز یکجا نمیشینه فقط موقع خواب میشینه وگرنه فقط راه میره
همه چیزو میفهمه همه چیزززز
فقط زبون نداره که درست حرف بزنه
از بس حرص خوردم کاراش یادم نیست
ولی فقط میدونه خیلی شیطونه
منم عصبی میشم
الان رفت لب مبل وایساد هی گفت مامان مامان یعنی منو نگاه کن که من دارم میفتم منم زدم تو پاش از حرصم
مبلا رو هم جمع کنم از مبلت میره بالا
کلا پاشو همه جا میزاره میره بالا

انگار دختر منو توصیف کردی😂😂

روی هر چیزی بدونن که حساسیم بیشتر انجام میدن،واسه همین تا جایی که براشون خطر نداشته باسه نباید اهمیت داد..
پسر منم دقیقا اون‌کاری که گفتیم نکن رو هی تکرار میکنه و‌صدا میکنه که ببینیمش

آبانک نصب کردی

عزیزم اینا که گفتی تو همه بچه ها هست پسر من یک ب یک اینارو انجام میده از مبل میگیره میاد بالا از رو اونم میاد رو سنگ اپن از اپن میخواد بره از تو کابینت وسیله برداره بچه ها همینن بمب انرژین و واقعا سخته باهاشون مدارا کردن🫠

دوقلوهای منم همینن همین کارو انجام میدن نزدیکه بخاری میشن میگم داغه الکی پاهاش یا دستاش میبره جلو بعد میخنده همینجور تکرار میکنه اگه یکی از قل ها خواب باشه اون‌یکی حتمن میره بیدارش میکنه اینقدر میگیرمشون بازم می‌خندن فرار یا درقفل کنم در میزنن خونه پدرشوهرم ه طبقه پایین هست شوهرم میگه میخوام برم پایین نشسته ها کدومش وببرم یکی از قل ها میپره توبغلش دیگه پایین نمیاد اونو میبره طبقه بالا به خاطر پله خطرناکه درو قفل میکنم تا به پسر بزرگم میگم در برو قفل کن تو دهنم دربیاد فرار میکنن دم در تا در باز هست فرار کنن واقعا همه چیزو متوجه میشن اما زبون ندارن همینو به شوهرم گفتم همه چیزو میدونن می فهمن در

ای خدا ماشاله عزیزم خدارو شکر کن بچت سالمه و شیطونه میگذره این روزا و کلی دلت تنگ میشه برا این روزا

آره دقیقا دختر منم می‌ره کشو آشپز خونه باز می‌کنه چاقو برمیداره
یا مثلاً منو نگاه می‌کنه غذارو می‌ریزه بیرون از دهنش
تازه غذاهارو بو می‌کنه و میخوره
بچه های الان خیلی با هوشن

عزیزم من بیشتر بچه ها اینجورین
خیلی کم پیدا میشه بچه اینجوری نباشه
فقط باید بهش توجه کنی
باهاش کیک درست کن
غذا درست کن بزار مواد هم بزنه
اکه حساسی زیرش یک چیز بنداز لبلس کهنه بپوشنش با خودت همکاری بده باعث میشه خوب شه اون دنبال توجه

یدونه بچه داری فقط ؟

والا پسرمنو ببینی چی میگی یعنی اونقد شیطنت میکنه که نگو من رد میدم دیگه عصرا میزارم پیش مادرم شوهرم یکم استراحت کنم روانم بهم میخوره خدایی

این که گفتید دختر منه😄😄

دختر منم همینه دقیقا🫤

دختر منم اینجوریه تازه میگه مامان بیا بازی کنیم باورتون نمیشع شدم ۵۰ کیلو انقد سرپاام باهاش هللکم تازه وابسته شدیدم هست بهم .منم میگم والا بچه ها مردم اینطوری نیستن این به کی رفت آخه .تازه تو ماشینم نمیمونه نمیذاره پوشکم کنم .بعدم میگه مامان عصبانی شدی؟؟