۱۵ پاسخ

خداحفظشون کنه ولی وااااااقعااعصاب میخواد بچه داری
باید محیط خونه مثل مسجدخالی باشه تااسترس نداشته باشیم😂

منم حدود یک ماهه بعضی اوقات فکر میکنم یه بلایی سرش اومده که اینطوری شده یعنی قبلا خیلی شیطون بود در حدی که همه میگفتن خدا بهت قدرت بده ماشالله بهش بعد ببین جدیدا چی شده مه دیگه باید آرام بخش بخورم حتما که کاراش نریزتم بهم بخام سرش داد بزنم الکی،بیشتر میشه گفت یکم حس استقلال‌طلبی بالارفتن و گاهی چیزایی که قبلا میگفتم و گوش میداد الان گوش نمیده

امرونهی بچه رو لجباز تر میکنه
مثلا دخترم درکابینتو باز میکنه ظرفارو بیاره اول منو نگاه میکنه بگم نکن پرت میکنه وسط اشپزخونه اما بی تفاوت باشم برمیداره بعد میذاره سرجاش یا حداقلش لینه اروم میذاره رو زمین دیگه پرت نمیکنه

بچه من اصن دس نمیزنه نمیدونم چرا اولا بهش گفتم نه و جوز اینا دیگه دست نمیزنه

من صاف که هیچ جر خورده ام دیگه اینقدر اینور اونور دنبالشم

اره 😭 منم داغونم

دقیقا پسر منم همینه
هیچ وسیله ای از دستش در امان نیست
خیلی شیطونی می‌کنه
من که زدم به در بی‌خیالی

والا هممون تو وضعیت شماییم🥲

این پسر منه ورژن شدیدتر 🙄 دیگه باید حوصله کرد 🥵خدا رو شکر که سالمن

اخ پسر منم دقیقا همینه‌ یک لحظه بند نمیشه. به مرز پشیمونی از بچه دار شدن میرسونن ادم رو.

پسر من کل کابینتارو میریزه بیرون،مبلارو به پشت گذاشتم،در اتاقارو میبندم،صندلی نهار خوری رو دونه دونه مینداره،در یخچاب رو باز میکنه میگه باید باز بمونه،دکمه های لباسشویی و ظرفشویی رو میزنه،توی اتاق که میریم میره رو تخت بدو بدو میکنه فقط خدا رحم میکنه،به قول دوستمون خدای نکرده یه کاری انجام بدم از دماغم میاره باید اون وسیله رو بدم بهش،میره روی کاناپه با اینکه پشتش هستا ولی از اونجا از پنجره بیرون رو نگاه میکنه 😁😁😁

پسر من با همه چی کار داره با همه چیااااا
پوره شدم دیگه جرات ندارم دست به چیزی بزنم ینی یه قشقرقی به پا میکنه تا بهش بدمش دره همه کابینتامو با بند بستم خونه رو خالی کردم از بس با همه چیز کار داره
چند روز پیش اگه دو دیقه دیرتر میرسیدم تیوی انداخته بود

ما هم همینیم تازه هرچی بزرگتر میشه شیطونتر میشه و حرف گوش نکن تر😅😅😅

پسر منم اونجوریه جالبش اینه هر جا میریم اصلا یه جا بند نمیشه عین خونمون همه جا سرک میکشه

امروز صبح امیرحسین از وقتی که بیدار شده تا قبل از خواب ظهرش یه بند گریه میکرد و بغل میخواست. با گریه اون و خودم پوشکشو عوض کردم. به حدی خسته ام که حد نداره
هفته قبل بخاطر دندون دردش فقط تو بغلم بود. الان عادت کرده به بغل و منم دستام دیگه جون نداره. بغل هیچکی پیش منم نمیره 😭😭😭

سوال های مرتبط

مامان 🍼مرسانا جان 🥣 مامان 🍼مرسانا جان 🥣 ۱ سالگی
خانوما چرا این بچه ها این جورین چرا انقد باهوشن من توانایی باهوشیشون رو ندارم تحمل شیطونی ندارم
البته دختر من اینطوریه وگرنه پسر داییم و دختر داییم یکماه کوچیکتر و یکماه بزرگترن اصلا اینطور نبودن اصلااااا انقد شیطون نبودن ولی دختر من شخم میزنه
میره رو مبل وایمیسه میدونه من حساسم روش میدونه من حرص میخورم میاد تا لب مبل وایمیسه که یعنی من دارم میفتم منم مبلام استیله و چوب سفت یعنی اگر بخوره زمین چیزی براش نمیمونه ولی اذیت میکنه
کار به همه چیز داره
راه میره شیطونی میکنه
رو مبلا راه میره لب مبل راه میره
راه میره میره سر گاز
اصلا در روز یکجا نمیشینه فقط موقع خواب میشینه وگرنه فقط راه میره
همه چیزو میفهمه همه چیزززز
فقط زبون نداره که درست حرف بزنه
از بس حرص خوردم کاراش یادم نیست
ولی فقط میدونه خیلی شیطونه
منم عصبی میشم
الان رفت لب مبل وایساد هی گفت مامان مامان یعنی منو نگاه کن که من دارم میفتم منم زدم تو پاش از حرصم
مبلا رو هم جمع کنم از مبلت میره بالا
کلا پاشو همه جا میزاره میره بالا