بچه ها پدر بزرگ همسرم فوت کرده من تهران بودم با بابام اینا اومدیم بعد شب دوسه روز قبلشم برای دستگاه بیدار بودم همش،از صبح هم اومدیم همش مسجد بودن دخترممم گذاشته بودم خونه مامان بزرگم حتی الان هم اونجا خوابیده پیش مامانم من خونه مادرشوهرمم برای مهمون اینا فردا صبحانه اماده کنیم ،خلاصه
الان دوتا جاریم و با فامیلای شوهرم مسجدن مرغ و این جور چیزارو‌میشورن برای ناهار فردا اماده میکنن من نرفتم یعنی نا نداشتم به نظرتون باید تحمل میکردم و میرفتم پیش اونا یا میخوابیدم
الان نرفتم کار زشتی هستش ؟خوشم‌نمیاد پس فردا پشتم حرف درست کنن که نیومد و فلان

۴ پاسخ

خب توام بیکارنیستی داری صبحانه آماده میکنی بیان کن بگو ک نایی ندارم بزور سرپام

ن بابا هرجا راحتی باش

آدمی که بخواد پشت کسی حرف بزنه کار به موقعیت نداره
میرفتی یه جور حرف میزدن نرفتی هم یه جور دیگه
بیخیال باش و به فکر خودت

دگه نرفتی بی خیالش باش بهش فکر نکن استراحت کن

مقالات مرتبط

برنامه روزانه کودک دو ساله
برنامه روزانه کودک دو ساله شامل چه مواردی می شود؟
از شیر گرفتن با تلخک
از شیر گرفتن با تلخک چه معایبی برای کودک دارد؟
آموزش خواب به کودکان
آموزش خواب به کودکان بدون گریه در سنین مختلف
حرف زدن کودک اوتیسم
حرف زدن کودک اوتیسم و درمان دیر حرف زدن+آموزش‌های لازم

سوال های مرتبط

مامان رایان مامان رایان ۲ سالگی
سلام مامانای عزیز خوبید
میشه برای تصمیم گیری کمکم کنید
پسرم دو سالشه از شنبه ویروس سرماخوردگی رو گرفته بینی و چشمش عفونت داره و... امروز هم خودم گلودرد شدید گرفتم .
ما تهرانیم کسی رو هم ندارم مامانم اینا شهرستان هستن .فردا همسرم برای کار اداری باید بره شهرستان به نظر شما من همراش برم خونه مامانم اینا یا همین تهران خونه خودمون بمونم؟راستی هفت ماهه باردار هم هستم
از طرفی میگم برم مامانم کمکم کنه زودتر سرپاشیم از طرفی میگم برم اونجا اوناهم خدایی نکرده بگیرن بدتر .بعد دسترسی به دارو چ بیمارستان تهران خیلی بهتر از شهرستانه .ولی همسرمم همش میگه بیا بریم خونه مامانت من این هفته خیلی شلوغم نمیتونم بیام ببرمتون دکتر و ....
حالا موندم چکار کنم
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان ماهان مامان ماهان ۱ سالگی
سلام مامانا. خداقوت. ما دو سه روزه که از خونه ی مامانم اینا اومدیم بعد برای پسرم مولتی و آهن خریده بودم و درشونو بازنکردم درشون پلمپ بوده و گذاشتمش توی کمد پسرم. این چندروز بخاری اتاقم روشن بوده و من اصلاحواسم نبوده چون دنبال خونه می گردیمو باید اسباب کشی کنیم و ذهنم حسابی درگیره. سوالم اینه مولتی و آهنش خراب شدن. الان رغتم داخل گمد دست زدم اصلاگرم نبود. به نظرتون چیکارکنم
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان ماهلین مامان ماهلین ۲ سالگی
چقدر امروز من مامان بدی بودم برا دخترم چقدر دعواش کردم چقدر عصبی بودم لعنت به پریودی به کار خونه به خستگی . روز خیلی بدی بود . فردا هم تولد دخترمه هیچ برنامه ای هم ندارم . خسته ترینم😭
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان جوجه ها مامان جوجه ها ۲ سالگی
سلام خانونا شب بخیر
من امروز جایی بودم بعد یه بچه پیش بچه هام بود ابله مرغان داشت مجبور بودم اونجا بمونم بچه ها هم باهم بازی کردن یعنی الان بچه های منم حتما میگیرن؟؟؟خیلی میترسم
مشاهده ۱۶ پاسخ دیگر
مامان فندق علیرضا مامان فندق علیرضا ۲ سالگی
سلام عصرتون بخیر میگم مامانا من الان آماده شدم آزمایشگاه آزمایش بارداری میگیرن الان برم؟ کاره خاصی نمیخواد قبله آزمایش انجام بدم چقدر طول میکشه جوابشو بدن؟ من تاحالا آزمایش بارداری نرفتم برای همین دوتا بارداری قبلمو سونو میرفتم مستقیم میتونم الان برم؟
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان رادمهر.رادوین مامان رادمهر.رادوین ۲ سالگی
امشب فکر میکنم چقدر دنیا مسخرست و اگه ادم بی ایمانی بودم چجوری زندگیم میگذشت .ی شب که بچه ها از صبح اذیتم میکردن که من هم راذمهرو دعوا میکرذم چقدر شب با عذاب وجدان و گریه میرفتم زیر پتو چقدر نگران بچه هام بودم .اما امشب که از صبح رادمهر رو بردم خونه عمش عصری اومدیم خونه امشبهم کلی با موتورش با هم بازی کردیم بچم موقع خواب کلی بوسم کرد نازم کرد بعد روشو کرد اون طرف خوابید چقدر حس خوبی داشتم که هم امشب رادمهر خوشحال و پر از عشق خوابید هم من حالا با این همه حس خوب امشب ترس از دست دادن بچه هام میاد توی ذهنم که خدایا نه منو از بچه هام دور کن یه وقتی نه اونارو از من چقدر این حس لعنتی بده که میاد سراغم یکی از دعاهای من همیشه همینه که خدایا منو همسرم مثل همه مردم پیر شیم به پای بچه هامون اونا بزرگ شن و ما پیر شیم و نوه هامون رو ببینیم چقدر این دعا قشنگه .
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان الیسا♥️و ملیسا مامان الیسا♥️و ملیسا روزهای ابتدایی تولد
خانوما یه سوال من یه هفته پیش سونو دادم برقای اونجا رفت جواب سونو گرفتی گفت فردا بیا ببر من نرفتم بنظرتون الان میدن برم ؟ ینی دارنش
بعدش من ۳۸ هفتمه برای زایمان طبیعی میتونم خودم برم خسته شدم از درد پا کمر
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان لیام مامان لیام ۲ سالگی
حالا من مطمین بودم باردارم
اما چون بارداری قبلیم قلب جنین متوقف شده بود و اینبارم بعد کلی سونو و مصیبت قلب جنین رو پیدا کرده بودن برام استراحت نوشت دکتر
خونه مادرم بودم روزای اول خوب بود همه صحیح و سالم بودن منم دراز میکشیدم و اتفاقا خیلی هم راحت بودم برگشته بودم خونه مامانم و تو شلوغی
همسرم میموند خونه میومد ناهار میخورد میرفت سرکار عصر که تعطیل میشد میومد خونه مامانم و شب بهد شام میرفت
طبقه بالای خونه مامانم خالی بود و هست اما همسرم دوس نداشت میگفت خونه راحتم
۶ روز گذشت شد ۲۰ فروردین به مامانم گفتیم من امشب برم خونمون فردا بیام،ما رفتیم ۵ دقیقه فاصله نیست تا خونه خودمون از پله ها اروم بالا رفتم تا رسیدم خونه گفتم برم دراز بکشم رو تخت
چن دقیقه نگذشته بود همسرمم لباساشو درمیاورد میگفت برات میوه اماده کنم
من یهو حس کردم ادرار کردم یه اب گرم انگار ازم ریخت خیس شدم دستمو بردم دیدم پره خونم


قسمت پنج بارداریم
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان متین و یسنا مامان متین و یسنا ۲ سالگی
خانوما من فردا باید صبح زود پسرمو ببرم دکتر صبحونه نمیخوره صبح میخوام براش بردارم..به نظرتون پنکیک الان درست کنم بذارم یخچال صبح اماده باشه خراب میشه یا بد مزه میشه..چون صبح وقت نمیکنم درست کنم
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان آرتمیس مامان آرتمیس ۲ سالگی
دخترم‌همین الان خوابید دیوونمون کرد چند وقته خونه کار داریم‌کاغذ دیواری و رنگ اینا میکنیم ما انقد کهر میکنبن خسته میشیم دخترمم تا نصفه شب نمیخوابه نمیدونم چیکار کنم میخوام بعداز ظهر نخوابیدم ولی میخوابه چیکار کنم میگم فردا ماما نم اینا میان همون با اونا سرگرم شه نخوابه بلکه شب زود بخوابه باز برگرده به روال قبل شوهرم ۶ونیم صبح بیدار میشه بیچاره خیلی سخته چون خونه هم کار میکنه خسته میشه
مامان ترنم مامان ترنم ۲ سالگی
سلام مامانا روزجمعتون بخیر .گوشام یه مدت گوش سمت چپم کیپ میشه یعنی صبح که از خواب بیدار میشم کیپه بعد باز میشه دکتر نرفتم ولی خواهرم میگه سمت ما شستشوگوش داره بیا برو فردا شاید برم دخترموبزارم پیش خواهرم برم ولی قبلش باید یه قطره فکرکنم بریزیم که آماده بشه برای شستشو اسم اون قطره رو نمیدونم کسی چیزی می‌دونه اسم قطره چیه از داروخانه بخرم بریزم فردا برم بشورم ؟
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان لیانا و بهراد🩵💖 مامان لیانا و بهراد🩵💖 ۲ سالگی
سلام🩵💖
مامانای قشنگم من همیشه سر ساعت خاصی به بچه ها غذا میدم
مثلا صبحونه ساعت ۱۰ونیم ۱۱____ناهار ساعت ۳ونیم تا۴
شامم حدود ۹:۳۰
من تا الان برای ناهار یا شام جایی مهمونی ندارم فقط جاهایی که راحتم مثل خونه ی خواهرام و پدر و پدرشوهرم دیگه هیچ جااااا🫠🫠🫠
الان فردا ناهار دعوتم و من درمونده موندم وقتی اونا سفره پهن کردن من چیکار کنم🤧🤧کسی بوده مثل من باشه؟اگ زودتر بدم اذیتم میکنن و مهمونی کوفتم میشه
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان نبات و آبنبات🍭 مامان نبات و آبنبات🍭 ۲ سالگی
واقعا من با این همه خوردن شیر تو شب کلافه شدم دیشب من خسته بودم همسرم میگه ۶،۷ بار بیدار شده شیر درست کرده
خب یعنی دیشب التماس کردم یه لقمه غذا بخورن همش تف میکردن خونه زندگی رو کثیف کردن ولی یه لقمه حتی نخوردن این وضعه عاخه
مشاهده ۱۱ پاسخ دیگر
مامان 🧿🧸sepehr🫶👼 مامان 🧿🧸sepehr🫶👼 ۲ سالگی
سلام ی مشکلی برام پیش اومده سپهر از روزی گ دنیااومد روزی دوساعتم ک شده تنها میموند خونه ی مامانم اینا . مامانم اینام خیلی دوسش دارن و بیشترازمن نازشو میکشن . خلاصه اونجا خیلی خوشال بود ‌ میرفت بازی میکرد بعد از دو س ساعت یا ۵ ساعت میاوردنش یامن میرفتم . الان دو سری ک رفت خونشون گریه کرده بود و گفته بود مامان .. حالا امشب بردم بزارمش اونجا گریه کرد گفت مامانم بیاد . منم نمیتونسم برم و برگشتیم خونه . ینی شدیدا وابسته من شده دیگ اونجا نمیمونه .. چیکارکنم چرا اینجوری شده؟ تو خونه هم حوصلش سرمیره خب
اینم بگم هیچ جا جز خونه مامانم نمیریم و کلا جز خونه ی مامانم ثانیه ای نذاشتمش پیش کسی
دیشبم ک مهمونی بودیم همش گریه میکرد میگفت بریم خونه . این وابستگی ب خونه و من از کجا میاد چرا اینجوری شده؟ با مشاور صحبت کنم ینی؟ ممنون میشم تجربهاتونو در اختیارم بزارین💖
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان لیانا مامان لیانا ۲ سالگی
مامانای گل سلام

دایی ها و خاله های همسرم یه دورهمی دارن با بچه هاشون همگی نزدیک ۱۰۰ نفر میشن ، دیشب یه دور همی بود من نرفتم ، نمیدونم اصلا حوصله ام نمیشه جایی برم من نرفتم البته رفتم خونه ی بابام ، مامانم دیروز چشمش عمل کرد رفتم پیشش دیگه برعکس همون دیروز هم پریود شدم کمردرد هم یه طرف ، مامانمم گفت برو حالا میگن چرا نیومدی گفتم هرچی میخوان بگن ولم کن باید از یه طرف همش حواست به بچه باشه که بیرون نره یا بچه ای بهش نزنه ، از یه طرفم کمردرد داشتم اذیت بودم ، حالا دفعه ی دیگه هم مهمونی نوبت خاله ی همسرم شده ، نمیدونم برم نرم؟ خاله ام که میگه آدم باید همه جا بره منزوی نشه من اصلا نمیتونم یعنی با تنهایی بیشتر حال میکنم ازیه طرفم همینجوری باید دنبال بچه بری ، میدونم الان شما میگید اگه اینجوریه هرکه بچه داره نباید جایی بره ولی به دردسرش نمی ارزه😂😂 چون پیش باباش هم واینمیسه
مشاهده ۱۲ پاسخ دیگر