۸ پاسخ

همیشه این طور نیس،و ربطی به بالا رفتن سن نداره،گاهی آدم تو زندگی حس های متفاوتی روتجربه میکنه و قراره با اون چالشها و حسها درسهایی رو بیاموزه و پخته تر بشه و اتفاقا زندگی در لحظه رو بیشتر یاد میگیره و بهتر میتونه یه سری چیزارو رها کنه و لذت ببره....
این به معنیه این نیست که همیشه قراره درد بکشیم....درد بخش مهم زندگیه،با مطالعه و تجربه ی زندگی آدمهای موفق ،میشه اینو فهمید که همه از دل دردهاشون رشد کردن و پخته شدن و رها کردن.....پس درد موهبته....من آدمهای زیادی رو میشناسم که سنشون بالاست و بسیار دل زنده هستن...پس این حس هایی که تجربه کردی ربطی به بالا رفتن سن نداره....
شاید دچار افسرگی و نوسانات دوران بارداری هستی....و این طبیعیه....برای خودت سوگواری کن و اشکات رو پاک کن و دوباره بلند شو از نو شروع کن....
زندگی آدمهای موفق و دل زنده رو مطالعه کن ،مطمعن باش دنیا اون شکلی که تو میبینیش نیس....

نشونه بزرگ شدنه. نشونه صبور شدن. نشونه اینکه به این باور رسیدی که همه چی چه شادی و چه غم میگذره و هیچی موندنی نیست و این ها لازمه تربیت بچه ست. همین حس ها باعث میشه که بتونی مادری کنی دووم بیاری طاقت بیاری کم نیاری صبور باشی زیاد وابسته نشی. دلبستگی نداشته باشی و بتونی بگذاری و بگذری که ارامش داشته باشی تا بتونی به خانواده ت انتقالش بدی.
فکر کردی چرا بودن مادر کنارمون بهمون ارامش میده؟ چون مادرا همه این حسا رو که گفتی دارن. وقتی تو اوج غم بودی از ته دل زار میزدی با یک دست محبت امیز مادرت و لبخندش که می گفت درست میشه ارووم میشدی. الان خودت کوه صبر و استقامت شدی و ارووم و قرار یک خانواده. بزرگ شدی مادر شدی به اونجا رسیدی که بچه تو دلداری بدی و آماده ش کنی برا رفتن تو دل جهان ناشناخته.

چقدر منی تو... دقیقا همین حس رو دارم 🙃

منم همینم دقیقا،حس میکنم اینقدر تو ذوقم خورده اینجور شدم

همه همینیم اینقده اذیت شدیم ک چیزی خوشحالمون نمیکنه نمیدونم اگه ا جهنم اون دنیاس ما چرا این دنیا داریم میسوزیم🙂

بزرگسالی همینه دیگه....
در عوض بزودی شاهد ذوق های از ته دل پسرت خواهی بود 💚

اونوقت من باید چی بگم شما به سن من برسین چی میگین من خیلی زود خوشحال میشم خیلی زود هم ناراحت میشم .البته احساساتش نمیمونه خیلی زود میره

دقیقا من🙄🙄🙄🙄

سوال های مرتبط