چقدر امشب بهم سخت گذشت .به معنای واقعی پیر شدم 😔
پسرم بستریه بیمارستان. تایم ملاقات پدرش اومد بعد از وفتی پدرش رفت یه بند گریه کرد یعنی هیچ جوره ساکو نمی شد چند ساعتی بردم چرخوندم اما فایده نداشت یکی از پرستاران گفت شربت استا بیا بهش بدم آروم بشه گفتم شربت بخوره بالا میاره این فقط پاراکید میخوره .گفت حالا بیا بدم .به زور ریخت گلوش پسرم هم همه رو بالا آورد یعنی هلاک شده بود اصلا انگار پسرم جلوی چشمم آب شد.اینقدر که گریه کرد .دلم می‌خواست بچم بغل بگیرم برم از بیمارستان
الان خوابه .خودم داغونه داغون الهی که هیچ بچه ای مریض نشه

عزیزم🥺🥺🥺
انشالله بسلامت ببریش خونه

از کجا فهمیدی ریه درگیر شده که بردی بیمارستان ؟

درکت میکنم دخترم ده روز بیمارستان بستری شد دست تنها بودم اونقدر فشار روم بود که بعدش دیگه عذابم خیلی داغون شده خیلی سخته بی ناموسا اگه بیمارستان دولتی و آموزشی باش عین موش آزمایشگاهی از همه جا بچه آزمایش میگیرن الکی نگه میدارن بعضی دکترا البته انشالله دیدی حالش خوب شد زودی مرخصش کن همم اتاقت مریض بود دوری کن تا ازونا باز مریضی نگیره

عزیزم میفهممت خیلی سخته
منم پسرم 6ماهه که بود یک هفته بیمارستان بستری شد الهی بمیرم براش چقد اذیت شد سر هر سرمی که بهش میزدن سر رگ گرفتن و....
ولی میگذره ایشالله زودی خوب خوب بشه

عزیزم منم چند روز پیش ۸ روز بستری بودم همین شرایط تورو داشتم درک میکنم خیلی سخته.خدا ایشالا کمکتون کنه و حال بچت خوب شه و مرخص بشید

انشالله فدا خوبه خوب میشه و مرخص میشید خیلی سخته پسر من هم به باباش خیلی وابسته است یه ساعت نمیبینم خودشو هلاک میکنه انشالله هیچ بچه ای درگیر بیماری و بیمارستان نباشه

من درکتون میکنم واقعا سخته
پسره من خیلی کوچیک بود کرونا گرفت ۱ماهو۲۷ روزش بود بستری شد بیمارستان میدونم چه حالی دارید
انشالله زود مرخص میشه گلم

عزیزمممم انشالله فردا مرخص بشین🥰

چرا عزیزم چیشده به پسرت خدا بد نده